متن به تنهایی و متن و موسیقی
بخش بزرگی از توجهی که موسیقی مردمپسند به خود جلب میکند مربوط به متن ترانههای آن است. بسیاری از نوشتهها و گفتارهای ارایه شده در مورد آن هم تکیهی بسیار بر تحلیل متن دارند. این نوع مطالعات اغلب با شکلهای مختلف تحلیل محتوای ادبی (متنِ بدون موسیقی) چندان متفاوت نیستند.
این ویژگی نوشتارها دربارهی موسیقی مردمپسند گاه از سوی کسانی که علاقهی بیشتری به موسیقی سازی یا خالص دارند بهعنوان نقص در نظر گرفته میشود، اما به نظر میرسد که اگر ما این گونههای موسیقی را فرآوردههایی چند هنری (به گونهای که میتوان آن را حتی «متنموسیقی» یا «متن- موسیقی» نامید) در نظر بگیریم توجه زیاد به کلام هم دور از ذهن نخواهد بود.
ارتباط موسیقی با متن، یا تحلیل شکلی- محتوایی متن در پرتو موسیقیای که بر آن سوار شده، امری است که کمتر در حوزهی موسیقی مردمپسند رخ داده است و برای روی دادنِ آن باید بر طیفی از مسایل همزمانی متن و موسیقی چیره شد. این بهویژه از آن جهت اهمیت دارد که کمتر موسیقی مردمپسندی را میشناسیم که مطلقاً سازی و بدون کلام باشد. موسیقیهای بیکلامِ مردمپسند کمیاباند. (سجاد پورقناد به بعضی نمونهها اشاره کرد که به نظر او در عین مردمپسندی، سازی هم هستند؛ مانند برخی نواختههای «جو ساتریانی»)
به این ترتیب برخی چشماندازهای نقد در مواجهه با متنموسیقی را میتوان چنین برشمرد: تحلیل محتوا، تفسیر محتوا بهویژه در شرایطی که صراحتی در متن نیست، لحنها و خوانشها، یافتن پیام متن (به این معنی که گاه صحبت از چیزی به میان میآید که منتقد میپندارد پیام سازنده است)، توافق عمومی یا درک مشابه (ادعای این که در درک آن پیام توافقی وجود دارد)، و همزمانی با موسیقی.
تصویر – موسیقی؛ نماهنگ
در دهههای اخیر رشدِ توجه به رسانههای تصویری باعث شده است که موسیقی مردمپسند را امروز دور از تصویر همراهش (یا بدون نماهنگ) به سختی میتوان در نظر گرفت. دستکم میدانیم که بخش بزرگی از تولیدات آن همراه تصویراند و در بعضی موارد هم نمیتوان تصویر را تنها عنصری تزیینی به حساب آورد. در این حوزه هنوز شکهای جدی وجود دارد که پدیدهی ویدیویی شدن موسیقی نوعی رادیوی تصویردار است یا نوعی تلویزیون موسیقیدار (اهمیت کدام بیشتر است). به نظر میرسد پاسخ این است که مورد به مورد باید بررسی کرد و احتمالاً میتوان میان گونههای مختلفش تفاوت قایل شد.
بعضی چشماندازهای مربوط به این بخش را میتوان به این صورت دستهبندی کرد: محتوای دیداری (مانند تحلیل محتوای متن این هم به خودی خود نقد موسیقی به حساب نمیآید بلکه از تواناییهای شکل گرفته در نقد پدیدههای تصویری بهره میبرد)، برخورد متن و زمینه (که اینبار علاوه بر موسیقی تصویر هم به آن افزوده شده)، بر سر دو راهی؛ موسیقی یا فیلم، همزمانیهای یک پدیدهی چند هنری.
۱ نظر