مثلا اگر داوید احساس میکرد که شاگردی که دارد اپرا مینویسد ذهنیتاش شباهتی به کار یکی از آهنگسازان بزرگ دارد و لازم است تکنیکهای او را بیاموزد تا بتواند اپرایش را سر و سامان بدهد، پارتیتوری که به او کمک میکرد را به او میداد و نکتههایی که باید در آهنگسازی رعایت می کرد را گوشزد میکرد. این روش باعث رشد هنرجو میشد.
حتی من به خاطر دارم که وقتی تصنیف «قرار» (هرکه دلارام دید) را شنید، بسیار مرا تشویق کرد و با اینکه میگفت من از سبک موسیقی ملی شما اطلاعی ندارم ولی باز با تجربه جدیدی که آغاز کرده بودم موافق بود.
داوید یک استاد قدرتمند و آموزگاری یکتا بود. خودش میگفت از کودکی به قدری منزلشان محل رفت و آمد بزرگترین چهرههای موسیقی کلاسیک بوده است که به یاد ندارد پیانو را چگونه آموخته است!
هنرجویانی که با او به طور جدی کار کردهاند پیشرفت چشم گیری داشتهاند و شاید همین موضوع باعث سوءتفاهم شده باشد.
دربارۀ ورود زندهیاد حسین دهلوی به اتریش بگویید.
ورود استاد دهلوی به اتریش به قصد تحصیل دانشگاهی نبود و ایشان در آن زمان مدتها بود که تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام رسانده بودند و به جهت کسب تجربیات بیشتر به وین آمده بودند. همچنین به مدت یک سال نیز در آلمان اقامت داشتند. ایشان و زنده یاد مصطفیکمال پورتراب با اینکه قبل از ورود آقای داوید به ایران تحصیلات آهنگسازی داشتند ولی پس از آمدن ایشان به تهران، از کلاسهای خصوصی ایشان در منزل استفاده میکردند. در وین هم به مدت یک سال از کلاسهای ایشان در آکادمی استفاده کردند.
چطور شد که این تعداد موسیقیدان ایرانی در مراکز آکادمیک وین تحصیل کردند؟
در آن دوره وضعیت اقتصادی ایران در شرایط خوبی قرار داشت و امکان حمایت مالی از موسیقیدانان ایرانی فراهم بود و دولت آنها را تشویق به ادامه تحصیل در وین میکرد. این حمایت تاثیر خوبی روی نسلی از موسیقیدانان ایران داشت و آنها سرمایههای ارزشمندی برای موسیقی امروز ایران هستند.
در دهه ۵۰ با هزینه دولت، ضبطهایی نیز از آثار برجسته آهنگسازان ایرانی با ارکسترهای اروپایی انجام شد که بخشی از هماهنگیهای آنها با من بود. این آثار نیز همچنان جزو آثار برجستۀ موسیقی سمفونیک ایران هستند.
آیا با زنده یاد حسین دهلوی بعد از سفر اتریش هم در تماس بودید؟
بله با خانواده ایشان که همیشه در تماس بوده ام ولی در دهه ۶۰ هر سال هم یک برنامه ویژه داشتیم که در آن استادانم آقایان حشمت سنجری، امانوئل ملیک اصلانیان، کریستین داوید دور هم جمع میشدیم، در این جلسهها همیشه خانواده استاد دهلوی نیز دعوت بودند و خاطرات بسیار خوبی از این دیدارها دارم.
۱ نظر