در هر صورت تمام جوانب آنالیز رضوی در خود کتاب آمده و تبحر ایشان را در ایجاد ملودی های ناب و بسط و گسترش یک تم را تنها در یک نمونه نشان دادم و از این نمونه ها صدها در آثار ایشان میشود مشاهده و آنالیز کرد. من استاد پایور را همیشه با باخ و بتهوون و موتزارت مقایسه می کنم چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت آثار. همان طور که بتهوون از یک تم بسیار ساده در سمفونی پنج استفاده و یکی از شاهکارهای موسیقی را به وجود آورد؛ استاد پایور نیز این تبحر را داشتند که یک تم ساده را تبدیل به یک اثر زیبا کنند. استاد پایور و آثار ایشان را بایستی دوباره نگری و بررسی کرد.
در فصل ششم و در گفت و گو با نُه هنرمند «روش بداهه نوازی» را مورد بررسی قرار داده اید؛ آیا به پاسخ واحد رسیدید؟ در غیر این صورت آیا پاسخ ها تفاوت بنیادی با یکدیگر دارند؟ در نهایت نظر کدام هنرمند کامل تر بود؟
از نظر آن ها بداهه، پدیده ایست که از قبل تهیه نشده و درجا اتفاق می افتد که این خود یک نظر کلی و مشترک است بین همه موزیسین ها. اما هر یک دیدگاه های متفاوتی در مورد بداهه دارند و هر کس از منظر خود با این پدیده برخورد میکند.
تفاوت موزیسین ها در برداشت آن ها نسبت به بداهه نوازی و تاثیر تاریخی، اجتماعی و حتی اقتصادی روی موضوع بداهه نوازی است. مهرداد دلنوازی معتقد است حال و هوای محیط پیرامون موزیسین روی بداهه نوازی اش تاثیر گذار است؛ در حالی که پرویز مشکاتیان به پیشینه ذهنی و تفکر موزیسین می اندیشد و می پندارد که پیشینه تاریخی و آگاهی از تاریخ و شناخت از هنرهای دیگر، در نوازندگی و شخصیت یک هنرمند تاثیر می گذارد.
مشکاتیان حتی تاثیر زندگی ماشینی و شهری را در نوازندگی دخیل میداند در حالی که استاد میلاد کیایی معتقد است بداهه نوازی ارزش والاتری از آهنگسازی دارد و یک بداهه نواز، خلق الساعه آهنگسازی میکند اما خیلی از نوازنده ها از روی نت نواخته و بدون اشتباه هم مینوازند اما هرگز مانند یک بداهه نواز خالق نیستند. ایشان معتقدند هر موزیسینی قدرت بداهه نوازی ندارد و تنها موسیقی دان های خاص که استعداد بداهه پردازی دارند میتوانند در این زمره بگنجند.
حسن ناهید هم بداهه نوازی را به دو دسته تقسیم می کند و بر این اساس استادانی مانند جلیل شهناز و کسایی را خالق صد در صد در بداهه نوازی میداند و معتقد است افرادی که ردیف را حفظ کرده و فرمول های خاصی در ذهن دارند در دسته دوم قرار می گیرند که با تغییر مختصری در همان فرمول ها، بداهه نوازی میکنند ولی اثر آن ها بداهه ی صد در صدی نیست.
به هر حال تمام این بزرگان نظرات متفاوتی را ارائه میدهند که در نوع خود بسیار اهمیت دارد و نمیشود گفت نظر چه کسی مقدم به نظر دیگریست. نکته های ظریفی در انعکاس افکار این اساتید هست که با تاثیر پذیری از این نکات و احاطه کامل به ردیف میتوان به درجات عالی در بداهه نوازی رسید.
۱ نظر