نگاهی دوباره به موسیقی مقطع انقلاب (۱۳۵۹-۱۳۵۷)
قولی معروف در حیطه هنر کلاسیک هست که درباره تأثیرپذیری کند و بطئی هنر موسیقی از تحولات اجتماعی سخن میگوید. بنابر این قول، موسیقی، دیرتر از هر هنری، از تلاطمها و حرکتها و جریانهای نوبنیاد تفکر و هنر در اجتماع تأثیر میگیرد و آن را بازتاب میدهد.
گویا برای اولین بار در ایران و به زبان فارسی، خانم سیمین دانشور بود که این قول معروف و متعلق به زیباشناسی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را مطرح کرد و از انقلاب فرانسه مثال زد و از گوته و شیلر و بتهوون نمونه آورد.
نقش هنر موسیقی در ارتباط با تحولات اجتماعی، در سه مرحله «تأثیر پذیری، حل و بازتاب دهی (و یا: بازنمایی)» همیشه مورد توجه کسانی بوده که به موسیقی و تاریخ و جامعهشناسی به موازات همدیگر، علاقهمند بودهاند و بهویژه، آگاهانه نقش موسیقی در این زیر و بمها را ارزیابی کردهاند.
آنها نیز گاه از این قول معروف سخن گفتهاند ولی با کمی تردید و تأمل، اعتراف کردهاند که این سخن درباره آنچه که در انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران و موسیقیهای برآمده از آن گذشته، مصداقی ندارد و نباید انقلاب ایران و حرکت موسیقایی آن را با هیچ انقلاب دیگری در دنیا مقایسه کرد.
میتوان پای از این حدود نیز فراتر گذاشت و با جرأت و اطمینان، گفت که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری موسیقی در ایران سال ۱۳۵۷، به طور همزمان و موازی بوده و دوشادوش انقلاب، و حتی گاهی جلوتر از هنرهایی مثل سینما و نقاشی عمل کرده است. سینما و نقاشی «انقلابی»، عملاً دیرتر از موسیقی انقلابی پای در عرصه جامعه ایران پس از ۱۳۵۷ گذاشتند.
از منظر بسیاری از هنرمندان متعلق به تفکر و روش دولتی، «موسیقی انقلاب»، حرکتی است که محدود به زمان خاصی نیست. ولی از نظر تاریخ نگاری موسیقی، موسیقی(های) برآمده از انقلاب، در یک مقطع زمانی بین تابستان ۱۳۵۷ و اول پاییز ۱۳۵۹ محدود میشوند.
یعنی در فاصلهای کمی بیش از دو سال و بعد از آن با وقوع جنگ تحمیلی، ماجرای دفاع مقدس هشت ساله در اولویت و اهمیتی بیش از انقلاب قرار گرفت. گو این که امتداد منطقی سرودهای انقلابی در بافت و روحیه سرودهای جنگی حفظ شد و موسیقیدان هایی که صمیمانه با نظام تازه پای جمهوری اسلامی آغاز به همکاری کرده بودند، از این موسیقیدانان، عدهای دنیا را وداع گفتند، عدهای تغییر مسیر دادند و در خارج از موسیقی، نظام و کشور زندگی میکنند. عده دیگری نیز کفه ترازو را به نفع جهان بینیها و ارزیابیهای شتابزده سنگین کردهاند.
به هنگام بررسی آنچه که «موسیقی انقلاب» مینامیم تأثیرپذیری این موسیقی از مایملک پیش از خود، قابل توجه است. موسیقی انقلاب، نه تنها بعد از انقلاب بلکه همپای آن متولد شد و نقش تاریخی خود را ایفا کرد و حتی به گفته بعضی از صاحبنظران، از زمینهسازهای وقوع انقلاب نیز بود.
۱ نظر