چکیده
با تجزیه و تحلیل آثار ساخته شده به سبک مینیمال میتوان به رابطه ای که بین فرم آهنگسازی آثار مینیمالیستی و تکنیک های نوازندگی سازهای زهی، وجود دارد عمیقتر شد و دریافت که جدای از تکنیک های نوازندگی این گروه سازی که به رنگآمیزی اثر می پردازند و یا به ایجاد افکتهای صوتی خاص کمک میکنند، میتوان به جستجوی تکنیکهایی در این سبک پرداخت که در رابطه با معرفی فرم آهنگسازی بهکار رفته توسط آهنگساز مینیمال معنی پیدا میکنند و هدف اصلی مینیمالیستی یعنی رسیدن به عناصر اصلی موسیقیایی که همان صدا و ریتم است را فراهم میآورند.
جمعآوری اینگونه تکنیکها که بعضاً توسط بررسی پارتیتورها و یا نمونه های دیداری و شنیداری انجام می گیرد، علاوه بر اینکه کاربرد بسیاری از تکنیک های نوازندگی خانواده سازهای زهی را در یک سبک آهنگسازی خاص مینیمالیستی نشان خواهد داد، اهداف کاربردی هم برای آهنگسازان در پی دارد و بستر مناسبی را فراهم می کند تا به سادگی، قابلیت اجرایی خانواده سازهای زهی را در فرم پیشنهادی خود پیش رو داشته باشند، همچنین برای نوازندگان نیز، با فراهم آوردن اتودها و تمرینهای تکنیکی لازم، در بالا بردن مهارت اجرایی اینگونه آثار به آن ها کمک فراوانی خواهد کرد.
واژگان کلیدی:
مینیمالیسم، سازهای زهی، تکنیک نوازندگی، تکنیک آهنگسازی، اتود
مقدمه
از آغاز شکلگیری سبک مینیمال تا به امروز آثار بیشماری برای سازهای زهی در این سبک نوشتهشده است. این امر از یکسو به توانایی خانواده سازهای زهی در بیان هرچه بهتر ایده آهنگساز ارتباط دارد، زیرا سازهای زهی محدوده صوتی وسیعی را در برمیگیرند و منظور آهنگساز را ازنظر غنای صدایی فراهم میکنند، آنها محدوده دینامیکی گستردهای دارند که شاید در کمتر سازی یا این کیفیت صدایی بتوان آن را پیدا کرد، علاوه بر آن آرشه کشی در مناطق مختلف سازهای زهی میتواند طنین صوتی مختلفی ایجاد کند، همچنین قابلیتهای متفاوت این گروه یعنی توان نوازندگی با آرشه، بدون آرشه، از طریق ضربه زدن بر روی بدنهساز، اجرای پاساژهای گوناگون، اجرای دوبل نتها، فواصل صوتی مختلف، کروماتیک ها و… را نیز نمیتوان نادیده گرفت که مجموع این عوامل حاکی از توانایی ویژه این خانواده است. از سوی دیگر، ساختار خود موسیقی مینیمال است که با سازهای زهی سازگار می نماید.
تکرارهای فراوان، نتهای کشیده طولانی، بیان شفافیت صداها، اجرای هارمونیکهای مختلف آنها و سایر تکنیکهای آهنگسازی این سبک توسط سازهای زهی بهراحتی قابل اجرا است.
نوع ارتباطی که موسیقی مینیمال با مخاطب خود برقرار میکند برخلاف دوره کلاسیک که به تصویر کشیدن رخدادهایی در نظر شنونده بود، یک نوع مشارکت در امر اجرا است. تکتک صداها شنونده را به دنبال خود میکشاند و با خلقه ای جدیدی که در هرلحظه صورت میگیرد مخاطب را با دنیای اصوات درگیر می کند. در این میان آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است برقراری ارتباط بین شنونده با دنیای مرموز اصوات است.
بخشی از این امر به مدد اندیشه آهنگساز و تکنیک های آهنگسازی او انجامپذیر است و بخش دیگر در دستان توانای نوازنده قرار دارد تا با ترکیب اندیشه آهنگساز و مهارت نوازندگی خود در عرضه بهتر اثر همراه و همدوش آهنگساز، شنونده را به سرمنزل مقصود برساند.
۱ نظر