پس از فارغ التحصیلی آیا امکان فعالیت آهنگسازی مساعد بود؟ چه فعالیت هایی در این زمینه داشتید؟
دانشگاه برای من همچون دریچه ای بود به جهان حرفه ای موسیقی در مونترال. از همان زمان تحصیل فرصت های همکاری به تدریج فراهم شد. بخصوص که در یک بازۀ زمانی کوتاه یکی از آثار من در مسابقه آهنگسازی آنسامبل آرکیا به دور نهایی راه یافت و روی صحنه رفت. یک ماه بعد، قطعه ی ارکسترال دیگری به نام «آستانه های رویا» در مسابقه آهنگسازی برای ارکستر سمفونیک رتبه اول را به دست آورد و روی صحنه رفت. کمی بعد فرصت همکاری دیگری با کوارتت بازینی فراهم شد و قطعه ی «برف نو» برای سنتور و کوارتت زهی با همکاری آنها برای نخستین بار در مونترال اجرا شد. پس از آن هم همکاری های دیگری با نوازندگان و ارکسترهای دیگر مونترال داشتم، از جمله اثری که تابستان گذشته با ارکستر متروپولیتن ضبط شد و به زودی اخبار بیشتری از آن منتشر خواهد شد.
آیا در حال حاضر مشغول پروژه خاصی هستید؟
در حال حاضر دو پروژه در حال تولید است. اولین اثر قطعه ای به نام «چشم اندازهای صوتی در مه» (Soundscapes in the mist) برای یازده ساز زهی، فلوت باس و سازهای کوبه ای است که در فاصله ی سال های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ ساخته شده و اکنون در مرحله ی انتشار است. اگر همه چیز مطابق برنامۀ زمان بندی پیش برود امیدوارم که آلبوم این اثر در یکی دو ماه آینده منتشر شود.
اثر دیگر قطعه ای است برای ارکستر سمفونیک و فضاهای کنش محور (interactive spaces) که توسط ارکستر متروپولیتن ضبط شده و با همکاری یک شرکت خصوصی به نام BLVD که مسئولیت بخش تکنولوژی و اینتراکتیو اثر را به عهده دارد در حال تولید است. این قطعه بخشی از برنامه ی توسعه ی شهری بندر مونترال است و بناست که در یک فضای معماری برای چند سال به طور دائم پخش شود. فضای اجرا یک فضای بسته است با پنج شیء معلق و پنج باند صوتی متناظر. قطعه شامل سه حلقه ی بسته (closed loop) است که میتوانند تا ابد اجرا شوند.
هر حلقه شامل پنج لایۀ صوتی با سازبندی های مختلف است که هر یک از این لایه ها با یکی از اشیاء معلق در فضا در ارتباط است. بازدید کنندگان با لمس یا فاصله گرفتن از هر شیء میتوانند لایه ی شنیداری مربوط به آن را فعال یا غیر فعال کنند. نکته اینجاست که قطعه بدون کنش مجموعه ای از بازدیدکنندگان هرگز به طور کامل شنیده نمی شود. حتی یک فرد تنها هم قادر نیست هر پنج لایه ی شنیداری را به طور هم زمان فعال کند. اما زمانی که با تعداد بازدید کننده ی کافی کنش ها آغاز شود، بسته به شیوه ی رفتار و تعداد کنش گران، لایه های مختلفی از اثر کشف و شنیده خواهد شد.
در نتیجۀ این کنش ها، امکان ایزوله کردن، ترکیب، و باز شنیدن لایه های مختلف یک قطعه ی سمفونیک از درون اثر فراهم میشود. چیزی شبیه تمرین ارکستر! اما اینجا انگار شنونده در جایگاه رهبر ارکستر قرار گرفته و میتواند بخش های مختلف سازی را فعال یا غیر فعال کند. فرایندی که در یک کنسرت زنده ناممکن است. این اثر هم بناست در نیمه ی دوم سال میلادی پیش رو به اجرا در آید.
۱ نظر