گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تابنده: وضعیت موسیقی شیراز را با اشتیاق پیگیری می‌کنم

ضبط آلبوم «چشم اندازهای صوتی در مه» (Soundscapes in the mist) سالن کنسرواتوار موسیقی مونترال - تابستان 1400

در مونترال روزبه تابنده موسیقیدانی موفق بوده یا معمار؟

موفقیت موضوعی بسیار نسبی است و تعبیر هایی به غایت شخصی دارد. من هم سال هاست که کمتر به موفقیت فکر می‌کنم، بلکه بیش از پیش مشتاق کشف، تجربه کردن و تعمق ام. پس از سه سال اول مهاجرت که به طور متمرکز به تحصیل آهنگ‌سازی گذشت، شیوه ی فعالیت امروز من در امتداد همان مدلی است که در شیراز شکل گرفته بود. یعنی فعالیت حرفه ایِ هم زمان به عنوان یک معمار، یک آهنگ‌ساز و پژوهش گر. اما تفاوت مهم رویکرد امروز من با سال های شیراز در این است که در آن زمان موسیقی و معماری برای من دو شاخه ی فعالیت موازی اما بدون تداخل و کنش متقابل بودند.

با این که در ناخودآگاه من این دو از یک خاستگاه مشترک سرچشمه می‌گیرند، اما در آن سال ها، فعالیت و پژوهش من به عنوان یک موسیقی‌دان هیچ گونه هم پوشانی خودآگاه و خودخواسته ای با فعالیت های من به عنوان یک معمار نداشت. در مقابل، در سال های مونترال، بیش از پیش به فضاهای میان رشته ای و برهم کنش های ممکن بین دو رشته ی موسیقی و معماری و به طور کلی فضای شنیداری و فضای معماری پرداخته ام، که ردپای آن در آثار موسیقایی اخیر، پژوهش دکترا و سرفصل هایی که اکنون تدریس می‌کنم به وضوح قابل ردیابی است.

آیا هنوز وضعیت موسیقی را در شیراز پی گیری می‌کنید؟ اوضاع موسیقی کلاسیک در شیراز را چگونه می‌بینید؟

وضعیت موسیقی شیراز را با اشتیاق وصف ناپذیری پیگیری می‌کنم و از هر فعالیت و دستاورد کوچک و بزرگ اهل موسیقی آن شهر و دیار به وجد می‌آیم. بویژه از دیدن فعالیت های یک گروه زهی بسیار مستعد و جوان به نام ارکستر زهی شیراز فیلارمونیا که زیر نظر آقایان فرزاد خاوند و مهرداد مکارم، با مدیریت اجرایی دوست ارزشمندم آرش اسماعیلی و با پشتیبانی مجموعه فرهنگی هنر شهر آفتاب شیراز مشغول فعالیت هستند، در پوست خود نمی گنجم. در شرایطی که از اهل سیاست نعره های گوش کر کن و بیهوده ای همچون بستن مرزها بر سازهای موسیقی و اعمال محدودیت های روزافزون بر پیکر نحیف موسیقی همچنان بی وقفه به گوش می‌رسد، باید چنین فعالیت های جدی و پیگیری را همچون برگ هایی زرین در تاریخ هنر آن شهر ثبت کرد.

اما شکی نیست که فضای آموزش موسیقی در شیراز همچنان جای رشد بسیار دارد. بخصوص در کنار پیشرفت تکنیکی، آشنایی با تئوری و تاریخ موسیقی و بخصوص شناخت جریان های موسیقی امروز بر تمام نوازندگان سازهای غربی واجب است. این به گمان من یکی از نقطه ضعف های جدی در سیستم آموزش موسیقی به طور کلی در ایران و ایدۀ «هفته ای یک جلسه مشق ساز کردن» نزد استاد است.

اینکه یک نوازنده سال های زیادی از عمر خود را صرف فراگیری یک ساز کرده باشد اما دانش و آگاهی کافی از تاریخ موسیقی و سویه های نظری نوازندگی نداشته باشد یکی از مشخصه های «آموزش ناقص» است که امروز به شدت در کشور ما به چشم می‌خورد.

با ادامه این بحث خیلی سریع به این پرسش دشوار می‌رسیم که حتی اگر کسی تمام عمر خود را وقف موسیقی کند چه جایگاهی در جامعه ی امروز ایران خواهد داشت و چگونه حتی می‌تواند روزگار بگذراند؟ این پرسشی به غایت دشوار است و من صلاحیت پاسخ دادن به آن را ندارم چون در حال حاضر در ایران زندگی نمی کنم. پس هر پاسخ من پیشاپیش از طرف اهل نقد مردود است. با این همه، حضور شمار قابل اعتنای نوازندگان، آهنگ‌سازان و منتقدانی که همین امروز و با وجود همه ی مشکلات در ایران مشغول فعالیت جدی موسیقی هستند موضوع قابل توجهی ست.

 

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است