بداهه نوازی در مکتب قاجار صحیح تر و پررنگ تر بوده است؟
همان طور که اشاره شد در مکتب قدیم، ردیف را خالص تر اما با سلیقه شخصی خود اجرا میکردند و نمیتوان گفت صحیح تر یا ناصحیح بود. البته آن قدر کیفیت صفحاتی که ضبط می شد پایین بود که به درستی نمیتوان تمام مضراب ها و ریزه کاری ها را شنید. اما می توانم اشاره کنم از یک طرف به علت محدودیتهای مذهبی و موانعی که باعث میشد موزیسین ها بسیار محدود در خلوتِ خانه خود موسیقی را سینه به سینه تمرین و به شاگردان محدود خود منتقل کنند و هیچنوع تبادل نظری یا کنسرت عمومی هم تا سال ۱۹۰۶م صورت نگرفته بود که آن ها بتوانند نسبت به بداهه نوازی یکدیگر نظری بدهند و از طرف دیگر به علت محدود بودن موزیسین ها از جهان موسیقایی غرب و نداشتن ارتباط با آن ها، نمی توانستند فرم های مختلف موسیقی را بیاموزند و از آن در راه اعتلای موسیقی ملی الهام بگیرند.
همین امر سبب یک نواختی و احتمالا محدود بودن بداهه نوازی آن ها می شد. با این حساب بعد از این که استاد علینقی وزیری پس از شش سال که در فرانسه و آلمان موسیقی غربی را مطالعه و با فرم ها و سبک های مختلف آشنا شد و دانش خود را در راه گسترده کردن ردیف با تکنیک ها و فرم های مختلف به کار برد، میبینیم ردیف موسیقی با همان قواعد و مشخصات خاص خود، رنگ و بوی تازه ای گرفت.
استاد وزیری با الهام از موسیقی جهانی و با ذوق و سلیقه خود روح جدیدی در کالبد موسیقی ملی دمید که راهگشای موزیسین های نسل بعد شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. موسیقی ملی با الهام و رویکرد و به کارگیری فرم ها و سبکهای موسیقی غرب نه تنها پیشرفت چشمگیری کرد بلکه در جامعه بیشتر مورد استقبال قرار گرفت. آثاری که خود وزیری، صبا، خالقی، پایور، دهلوی، مشکاتیان و… به وجود آوردند نه تنها از ردیف عدول نکرده و به طرف موسیقی عربی و ترکی سوق پیدا نکرد بلکه بسیار زیباتر، متنوع تر و دل انگیزتر شد. به همین دلیل امروزه میبینیم موسیقی ملی چه قدر مورد استقبال قرار گرفته و جایگاه ویژه ای در جامعه پیدا کرده است.
در مورد سنتور و بداهه نوازی میتوان به بداهه نوازانی مانند استاد پایور و مشکاتیان اشاره کرد که ردیف را با پشتوانه علمی خود درآمیخته و با آگاهی و به کار گیری ایده های مختلفی که از موسیقی جهانی و مطالعه آن ها به دست آوردند، دانش خود را در بسط و گسترش یک گوشه آن چنان دل پسند و زیبا به کار گرفتند که گویی نوای ساز آن ها حتی شنونده های غیر ایرانی را به وجد می آورد.
در مجموع باید گفت بداهه نوازی در مکتب قدیم به دلیل محدودیتهای مذهبی و عدم آگاهی از موسیقی جهانی و فرم های مختلف آن، ویژگی های مقطعی زمان خود را داشت. اما به علت تاثیر پذیری از موسیقی جهانی و مطالعه فرم های مختلف در جهت بسط و گسترش یک تم و به کارگیری آن ها در رابطه با ردیف، موسیقی مکتب های جدید دلنشین تر، شنیدنی تر و متنوع تر است.
۱ نظر