تعدادی از این ساختهها؛ از چنان الگوهای ملودیک ماندگاری بهره دارند که شهرت عام و خاص یافته اند، و تعدادی دیگر نیز، به خواست سازندهشان، با تفکری متفاوت، ساخته و پرداخته شدهاند. مانند دونوازیهای «چاشت من» و «شام من» که در ابتدا برای اجرا با ارکستر مدرسه عالی موسیقی و کلوب موزیکال نوشته شدهاند و شرح آنها را باید در جلد دوم کتاب سرگذشت موسیقی ایران به قلم شاگرد وفادار و شارح او، استاد روح الله خالقی خواند.
در اینجا، برای اولینبار در تاریخ موسیقیمان، هم صورت شنیداری آثار را داریم و هم صورت نوشتاری ِشرح تاریخی و تحلیل فنی و هنری آنها را؛ که البته اولی را ۶۴ سال دیرتر از دومی به دست آورده ایم! این آثار، نمایانگر لایهای متفاوت از افکار و آفریدههای استاد وزیری هستند: روایتگر تلاش او برای فرارفتن از سطح به عمق، برای آشناییزدایی از عادات شنیداری ِاهل موسیقی، توجه به مقوله فرم متفاوت (در حد توان خود که البته از حد زمانهاش بسی بالاتر بود)، تاسیس رسم کار غیرانفرادی (از دونوازی تا ارکستر بزرگ) و در نهایت، مجالی برای بیان احساسات پیچیده و ویژهاش، که اتفاقاً این یکی کمتر از سایر جنبههای زیست و هنرش شناخته شدند.
برخی دیگر از این آثار نیز مستقل نیستند و برای اپرت و همراهی با صحنه نمایشات آن زمان ساخته شدهاند: مانند «دزدی بوسه» و «لاسی ها». اپرتهایی که نویسنده متن آنها نیز خود او بودند و در زمان خود به گواه نشریات، استقبال بسیاری را به خود دیدند. بدون اینکه حتی یک لحظه از آن آفرینشها، ضبط تصویری یا صوتی شده باشند و یا به اجرایی مجدد رسیده باشند.
بدیهی است که با چنین فقر تکنولوژیک و فقدان زمینهای برای فکر و فرهنگ عالی در آن زمان، سرنوشت دیگری برای آثار و افکار نخبگان نگونبخت آن، نمیتوان تصور کرد. تازه آنچه که داریم از صدقه سر نمایندگان چند کمپانی خارجی برای ضبط صفحه گرامافون است که لااقل به خاطر مقاصد تجاری شان – ناگزیر- خیراتی فرهنگی تاریخی نیز رساندند و اسنادی صوتی را از موسیقی آن زمان باقی گذاشتند.
از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۳۷ و بعد از آن، عملاً حتی یک دقیقه از ساختههای استاد وزیری ضبط نشده است. مگر چند نوار خصوصی در منزل که دور از محیط حرفهای و شاگردان، تهیه شده و با وجود کیفیت نامطلوب صدا حاوی محتوای قابل توجه و لحظههای دلپذیری از یگانگی نوازنده و ساز هستند.
در زمینه شناخت جدیتر تفکر و قریحه استاد وزیری، اتفاقاً نت نوشتهها اهمیت بیشتری از صفحات گرامافون دارند. باز هم باید به کتاب استاد خالقی رجوع کرد تا شرایط زمانه و زمینه نامساعد را دریافت: کمپانی، طبعاً به دلایلی مشخص، آثار جدی و «خلاف آمد عادت» را تولید نمیکرد حتی اگر از استاد بلامنازعی به نام علینقی خان وزیری باشد.
سودآوری در رِنگهای خوشحال و ملودیهای شیرین و آسانفهم در تصنیفهای عاشقانه بود و صد البته حتماً با صدای خانم روح انگیز که در واقع خواننده استیجاری مدرسه موسیقی محسوب می شد.
۱ نظر