تکنیک های آهنگسازی
برای شناسایی بهتر تکنیکهای نوازندگی سازهای زهی و استخراج و جمعآوری آنها در ابتدا شناخت کاملی نسبت به تکنیک های آهنگسازی این سبک لازم است، زیرا از این طریق می توان نحوه مواجه آهنگساز با مقوله صدا را درک کرد و اصول حاکم بر آهنگسازی سبک مینیمال را شناخت.
ازآنجاییکه جنبش مینیمال حرکتی بود علیه جنبشهای پیش از خود و خسته از اصول هارمونیکی دوره کلاسیک و پیچیدگی های قوانین سریالیسم، به دنبال یافتن ماهیت موسیقی و عناصر اصلی آن یعنی شفافیت و خلوص صدا و ریتم رو بهسوی سادگی نهاد و تلاش کرد تا به سادهترین شکل آنچه را که هویت موسیقی می نامید به بهترین شکل به شنونده ارائه دهد. در همین راستا آهنگسازان مینیمال از سادهترین تکنیک ها برای ساخت قطعاتشان استفاده کردند تا بتوانند بهدوراز پیچیدگی های دست و پاگیر هارمونیکی به شنونده به کشف و شهود در دنیای اسرارآمیز اصوات کمک کنند.
به همین منظور تکنیک های آهنگسازی مینیمال در راستای اهداف زیر شکل گرفتند:
- هارمونی ساده و ایستا
- ساختار فرمی پیوسته
- بافت ریتمیک و شفافیت صداها
- الگوهای ریتمیک تکرارشونده
- فقدان ملودی (به معنای سنتی)
علاقهمندی بهسادگی و موجودیت بخشیدن به صداها آهنگسازان پیشرو موسیقی مینیمال یعنی لامونت یانگ، تری رایلی، استیو رایش و فیلیپ گلس را بهسوی موسیقی قرونوسطا و کاننهای آن زمان کشاند، همچنین به دلیل آشنایی این افراد با موسیقی جز، راکاندرول و موسیقی شرق بهخصوص موسیقی هند، اندونزی، چین و بالی، ریتم و ضرب های ثابت وارد کار آهنگسازی آنها شد.
در بررسی تکنیک های آهنگسازی مینیمال، تعدادی تکنیک های پایه وجود دارد که در ساختار قطعات بسیاری از آهنگسازان آن مورد استفاده قرارگرفته است، بعضی از این تکنیکها عبارتاند از:
تکرار (Repetition)، صداهای کشیده (Drone)، لایهبندی (Layering)، پیوستن (Dovetailing)، جابهجایی ریتمیک (Rhythmic Displacement)، افزایش و کاهش (Additive and Subtractive)، استیناتو (Ostinato)، هارمونی ایستا (Static Harmony)، مدول (Module)، جابه جایی فاز (Phase shifting)، دگردیسی (Metamorphosis)، (فرزانه فر ۱۳۹۷).
تجزیه و تحلیل تکنیکها
یکی از تکنیکهای آهنگسازی بهکاررفته در سبک مینیمال تکنیک لایهبندی است. در این تکنیک، آهنگساز عبارتهای جدید را لایهلایه به ملودی اصلی اضافه می کند و بسته به اینکه تا چه اندازه بخواهد لایه جدید را شفاف تر و واضح تر به گوش شنونده برساند تکنیک های نوازندگی متفاوتی را به کار می گیرد. بهطور مثال اگر بخواهد فقط حضور لایه جدید را اعلام کند و نیازی به معرفی اصوات فرعی آن نباشد میتواند از آرشه کشی معمولی استفاده کند و یا با کمک تکنیک مارکاتو (Marcato) و ساستنوتو (Sustenuto) صرفاً توجه شنونده را به لایه جدید جلب کند.
در این میان باید توجه داشت که در هر نوع آرشه کشی، سرعت حرکت آرشه، محل تماس آن با سیم و میزان فشاری که بر روی سیم وارد می شود در کیفیت صدای تولیدشده اثر می گذارد. سرعت آرشه در تغییر حجم صدا تأثیر دارد و میزان فشار آرشه بر روی سیم در کیفیت تولید هارمونیک های تولیدشده اثر می گذارد و درنهایت محل تماس آرشه با سیم، شیوش های مختلف صوتی تولید می کند. دانستن این نکات و نحوه به کار بردن آنها توسط نوازنده در این نوع موسیقی از اهمیت فراوانی برخوردار است، زیرا شناخت اصوات و چگونگی تولید آنها توسط آرشه از مهمترین اتفاق های موسیقی مینیمال است.
۱ نظر