به هر صورت ما در مورد امروز صحبت می کنیم؛ شاید در چند سال آینده سبک و روش اردوان فراگیرتر شود و جایگاه والاتری پیدا کند.
همان طور که در متن اشاره کردید: «نشان خواهیم داد که چگونه نواختن سنتور تا اواسط قرن بیستم از اسلوب و رپرتواری سنتی و بداهه پردازانه، به اسلوبی مبتنی بر نت و رپرتواری با امکانات بداهه محدود همراه با زیر شاخه های فردی تبدیل شد» در این مورد توضیح دهید و اینکه به چه نتیجه ای دست یافتید؟
در مورد این پرسش باید بگویم در طی سال ها تلمذ نوازندگی و آهنگسازی نزد استاد پایور به این نتیجه رسیدم که باید هر دو مکتب قدیم و جدید را با هم آموخت و آن ها را درآمیخت چرا که هر دو مکتب از فوائد و مضراتی برخوردار هستند.
مکتب سینه به سینه از نظر تقویت حس و موزیکالیته ای که از استاد به شاگرد منتقل می شود خیلی اهمیت دارد اما به دلیل ندانستن سلفژ حرفه ای، نداشتن شناخت از فرم های مختلف در موسیقی، نداشتن شناخت و مطالعه در بسط و گسترش یک تم، با محدودیت هایی همراه است.
به طور مثال در آثار بزرگانی مانند وزیری، صبا و پایور میبینیم با یک تم چگونه بازی کرده و چه طور آن را بسط و گسترش میدهند و در بازی کردن با ریتم های مختلف چه تبحری بهخرج میدهند؛ این موارد مدیون مطالعه عمیق موسیقی جهانی و تاثیر پذیری از آن است. در حالی که با دقت در آثار نوازندگان سبک قدیم متوجه میشویم که آن ها چقدر در این زمینه ها محدود عمل میکردند. ناگفته نماند سبک علمی و نتی هم بدون اشکال نیست. متاسفانه این سبک باعث از بین رفتن و کم رنگ شدن بداهه شده و اکثر نوازندگان دچار تقلید می شوند و هیچ نشانه ای از بداهه در کار آن ها نمیبینیم. بنده هیچ سبکی را بر دیگری ترجیح نمی دهم و معتقدم حتما بایستی موزیسین های امروز با هر دو سبک آشنا باشند.
در متن گفته اید « این ساز تا اواخر سده بیستم از سازی فرودست به ساز تک نواز اصلی و نیز سازی برای گروه نوازی تبدیل شده است» چه عواملی سبب این پیشرفت شده است؟ نوع نگرش سنتور نوازان یا اقبال عمومی به سنتور دلیل این موضوع بوده است؟
تا حدی می شود گفت سنتور با نوازندگی استاد حبیب سماعی و رضا ورزنده به جایگاه بهتری رسید. اما علت اصلی فراگیر شدن و اقبال عمومی اش را مدیون رویکرد منحصر به فرد استاد فرامرز پایور و خلق قطعات بسیار زیبا با ملودی های روان و تکنیک ناب ایشان است که زبان زد خاص و عام بود. بنده شخصا سنتور نوازی را به قبل و بعد از پایور تقسیم می کنم.
جایگاه سنتور نوازان بزرگی مانند سماعی و ورزنده محفوظ است اما از نظر تکنیک منحصر به فرد و به وجود آوردن پیش درآمد، چهارمضراب و همچنین رنگ هایی با ملودی های بسیار جذاب به هیچ وجه قابل مقایسه با استاد پایور نیستند.
۱ نظر