تحلیل های زیادی در باره موسیقی زیرزمینی نوشته شده و آن را با خرده فرهنگ های مختلف در دهه های مختلف مرتبط کرده و در برخی موارد متنی که به تعریف و تفسیر و تحلیل موسیقی زیرزمینی پرداخته آنقدر ثقیل است که برای کسی که آشنایی با جهان موسیقی معاصر نداشته باشد، درک آن چه گفته شده سخت به نظر می رسد.
در برخی متون فارسی اما علاوه بر ویژگی های گفته شده ویژگی دیگری نیز به موسیقی زیرزمینی تعلق گرفته و آن «خطرناک بودن» است. هرچند در این نوشته به موسیقی زیرزمینی در ایران پرداخته نخواهد شد بلکه موسیقی زیرزمینی در سایر کشورها، چیستی آن و رابطه آن با جریان اصلی به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد.
تعریف ساده ای از یک نابغه
فارغ از تعاریف مختلف اما جمله ای هست که در بسیاری از نوشته ها به آن ارجاع شده: «موسیقی جریان اصلی خودش به شما می رسد اما برای موسیقی زیرزمینی، شما باید به زیر زمین بروید». این جمله در بسیاری از متون که درباره موسیقی زیرزمینی نوشته شده، به نقل از «فرانک زاپا»، آهنگ ساز و نوازنده افسانه ای گیتار، بارها و بارها آورده شده است. در همین جمله می توان کلمات کلیدی را یافت که راه گشای درک بهتر پدیده موسیقی زیرزمینی است.
در این نقل قول و در تعاریف دیگر یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن «جریان اصلی است». کلید شناخت بهتر موسیقی زیرزمینی، فاغ از تمام تحولات چنددهه اخیر چه در حوزه فرهنگ و خرده فرهنگ، و چه در حوزه فناوری، رابطه میان آن چیزی است که جریان اصلی نامیده می شود و آن چیز دیگر. موسیقی زیرزمینی در واقع آن «دیگری» است. جریان اصلی در واقع هدایت کننده و سو دهنده سلیقه عمومی در جهان است. جریان اصلی صنعت موسیقی تمام رسانه های اصلی از جوایز گرمی گرفته تا مجله های پرتیراژ و مراکز بزرگ پخش و عرضه موسیقی در گستره گیتی را کنترل می کند.
به این ترتیب همانگونه که در نقل قولی که از فرانک زاپا آمده، آن چه به سهولت و از طریق رسانه های اصلی و بزرگ در دسترس مردم قرار می گیرد، فرآورده جریان اصلی است. جریان اصلی و حمایت آن در شناساندن و پخش آثار چهره های جدید، تابع مد روز و سود دهی و پول سازی است. اگر سبک خاصی از مد بیافتد یا گروه یا موسیقی دان خاصی دیگر سوددهی نداشته باشد از گردونه جریان اصلی صنعت موسیقی خارج می شود و وارد قلمرو دیگری می شود.
ساده ترین تعریف موسیقی زیرزمینی با در نظرگرفتن رابطه آن با جریان اصلی صنعت موسیقی بدست می آید. موسیقی زیرزمینی موسیقی ایا است که عمدتا خارج از قلمرو جریان اصلی صنعت موسیقی ساخته و عرضه می شود، در بیشتر موارد سعی می کند تا استقلال خود را از جریان اصلی حفظ کند و در موارد خاصی به جریان اصلی می پیوندد و خود به یکی از بازیگران جریان اصلی بدل می شود.
استقلال از جریان اصلی می تواند استقلال از قالب ها و استانداردهای محتوایی و ارزشی تولیدات جریان اصلی را سبب شود. به این ترتیب برخی از تولیدات زیرزمینی از فیلترهای عرف جامعه و سلیقه عمومی نمی گذرند و خصوصیاتی را به این موسیقی می بخشند که از نظر صنعت موسیقی به دو صفت شناخته می شود. «خام» و «تر و تاره» (Raw and Fresh). اولی باری فنی دارد یعنی فرآیند تولید این موسیقی آنگونه نیست که محصول نهایی کامل فرآوری شده باشد و همچنین از نظر محتوایی الزاما خط قرمزهای رسانه های جریان اصلی را رعایت کرده باشد. خام بودن هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی.
تر و تاره بودن باری مثبت دارد و همان ویژگی مهمی است که باعث می شود تا توجه جریان اصلی صنعت موسیقی را به خود معطوف کند.
۱ نظر