نوآوری دیگر در کار حسین علیزاده، از به کارگیری گروه مختلط همآوایان پدید آمده است. تکخوانانی که اگر چه با هم میخوانند ولی مستقل باقی میمانند. شاید علیزاده خواسته است با این کار نبود صدای زن را در اجراها، جبران کند. چون در ایران امروز زنان تنها در گروه اجازه دارند بخوانند.
«این هم یک کار تجربی من بود که برای نخستین بار در موسیقی فیلم عرضه شد… میدانید اگر صدای زن بدون کلام باشد از آن جا که صدای ساز مانندی میشود مجوز پخش میگیرد! البته من همیشه گفتهام ممنوعیت صدای زن یک تصمیم ضد هنری است. به هر حال من فکر کردم که همیشه در اجراها یک صدای خواننده بوده که با چند ساز همراهی میشده، حالا چه اشکالی دارد که قضیه بر عکس شود. یعنی یک ساز باشد و چند خواننده… بعد دیدم اگر همه صداها مردانه باشد، بی معنا میشود. این بود که از صدای بی کلام زن هم استفاده کردم….»
نوشتن موسیقی برای فیلم نیز یکی از مشغولیتهای حسین علیزاده در سالهای پس از انقلاب بوده است. شاید به این سبب که زمینهها برای کار تجربی آمادهتر است. در موسیقی فیلم دیگر مسئله تلفیق با شعر، برخورد با سانسور و یا دشواریهای کنسرت گذاری در میان نیست. نخستین فیلم سینمای که علیزاده برای آن موسیقی نوشته، «دلشدگان» ساخته علی حاتمی است.
او می گوید: «از همان سالهای اول پس از انقلاب خیلی از فیلمسازان از من دعوت میکردند که برایشان موسیقی بنویسم. میگفتند که موسیقی تو خیلی تصویری است و به کار فیلم میآید، علی حاتمی هم برای موسیقی دلشدگان از من دعوت به همکاری کرد. در این فیلم هم ابتکار «چند آوازی» را تجربه کردم.»
«پس از آن محسن مخلمباف، موسیقی فیلم “گبه” را به من پیشنهاد کرد که سرشار از رنگ بود و امکان ساخت موسیقی رنگارنگی را به من میداد.»
حسین علیزاده در زمینه موسیقی بومی یا روستای ایران نیز چشم به نوآوری دارد. در یکی دو تا از کنسرتهای او در اروپا قطعات موسیقی بومی ایران از شمال و جنوب و غرب در جریان اجرا، ماهرانه در یکدیگر تنیده میشدند، بی آنکه مرز میان آنها آشکار شود. ترانه قشقایی در ترانه مازندرانی محو میشد و ترانه مازندرانی در ترانه کردی. و این تاکیدی است بر پیوندی که میان مقامهای گونه گون بومی وجود دارد. به این ترتیب زمینه گستردهتری برای آهنگسازی با الهام از این مقامها به وجود میآید.
حسین علیزاده در همان سالهای نخستین انقلاب موسیقی «نی نوا» را برای نی و ارکستر در دستگاه «نوا» آفرید. او درست در زمانی که موسیقی از سوی انقلابیون، زیر فشار تحریم و تکفیر قرار رفته بود و همه سازمانهای موسیقی و ارکسترها به حال تعطیل و یا نیمه تعطیل در آمده بودند، دریافت که باید کاری کرد پیش از آن که نتوان دست به کاری زد.
انتخاب عنوان «نی نوا» که میشد آن را دو گونه تفسیر کرد، هوشمندی آهنگساز را در آن شرایط سخت نشانه میزند. میشد نی نوا را نوعی موسیقی کهن اسطورهای، حتی مذهبی، تلقی کرد، ولی به هر حال آفرینش آن تکیه بر شیوههای آهنگ نویسی بینالمللی داشت، و یک ارکستر کامل با سازهای ملی و بینالمللی آن را به اجرا در آورده بود.
نی نوا در آن برهوت موسیقی از استقبال عمومی برخوردار شد و پایههای شهرت علیزاده را استوار ساخت. او از آن پس در کار آفرینش شتاب بیشتری گرفت و هر سال شماری از آفریدههای خود را در کنسرتها و در کاست و سی دی در برابر داوری جمع شنوندگان قرار میداد.
از جمله آثار ضبط شده او به جز نی نوا میتوان از «راز نو»، «صبحگاهی»، «آوای مهر» و «به تماشای آبهای سپید» یاد کرد.
حسین علیزاده، علاوه بر ساخت و پرداخت موسیقی نوآورانه، در عرصه آموزش موسیقی نیز کوشاست. او میکوشد با انتشار کتاب و کاست و سی دیهای آموزشی، دانش و تجربه موسیقایی خود را به جوانان انتقال دهد.
bbc.com
۱ نظر