گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۲)

۲. چیستی بیان در موسیقی ایرانی

«بیان» را علمی گفته‌اند که آوردن یک معنی به‌شیوه‌های مختلف را می‌آموزد که گاه برپایه‌ی تصویرسازی و یا از طُرُقِ تشبیه، استعاره و یا کنایه، صورت می‌پذیرد. جالب این‌که در مبحثِ «فنِّ بیان» نیز، روش‌های ایجاد وزن و موسیقی در «لحن» حایز اهمیت است؛ یعنی، اگر لحن را آهنگِ کلامی منظور کنیم، بیان، فنونِ فصاحت و بلاغت جهت آهنگین ساختنِ لحن است.

پس «همان‌طور که شرحش رفت، بیان؛ فصاحت و بلاغت، تفسیر و تأویل، زبان‎‌آوری و علمی است که آوردنِ یک معنی به‌طُرُقِ گوناگون را بیان می‌دارد. حال تعمیمِ این موضوع در موسیقی ایرانی، این است که نوازنده و خواننده، با ترفندها و شگردهای نوازندگی و خوانندگی‌شان، بیانِ معنی و حقِ مطلب نمایند و در اینجا بیان، یک ترفند و شگردِ ابزاری است که تنوع و تلوّنِ معانیِ موسیقایی و زبان‌آوریِ سازی و آوازی را شامل می‌گردد.

این مهمّ، چه در آثارِ متریک- ریتمیک و چه در آثارِ متر آزاد، حایز اهمیت بوده و بُلندپایگانِ عرصه‌ی موسیقی باکلام (و حتی بی‌کلام) در موسیقی ایرانی، یکی از دلایلِ درخشش‌شان، توجه به‌مقوله‌ی بیان در موسیقی بوده است.» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

۳. شیوه‌های بیان‌گَری

پُرواضح است که «درخصوص جنس، لایه‌ها و عناصرِ بیانی و اساساً سازه‌های درونیِ بیان (بافتارِ بیان)، بایستی توجه داشت که مجریِ خوب و توانمند در عرصه‌ی موسیقی، اجراکننده‌ای است که بتواند تصویرگر و تصویرآفرینِ تصویری در ذهن و دل و جانِ مخاطب [حال این‌که، این تصویرسازی با همانندسازیِ بیانی؛ یا با عاریت‌گیریِ بیانی و یا این‌که؛ به‌دور از معنیِ بیانیِ خویش، کنایه‌ای بیانی را به‌همراه آورد]، باشد. البته بایستی توجه داشت، اکثریتِ این مباحث انتزاعی است و پیاده‌سازی آن به‌صورت نوشتاری، حقیقتاً صعب و دشوار است.

۱.۳. تشبیهِ بیانی

۲.۳. استعاره‌ی بیانی

۳‌.۳. کنایه‌ی بیانی» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

درخصوص سه مبحثِ تشبیهِ بیانی، استعاره‌ی بیانی و کنایه‌ی بیانی و تعمیمِ آن‌ها به‌مبحثِ بیان در موسیقی دستگاهیِ ایران، بررسی و واکاویِ مقوله‌ی «فُرم و محتوا»ی بیانی لاجرم خواهد بود.

۴. فُرم و مُحتوای بیانی

آن‌چیز که به‌فُرمِ بیانی تعبیر می‌شود، ساختارِ بیان است که سامان‌دهی و سامان‌بخشیِ اجزاء و بخش‌های بیانی را براساس پویاییِ ارتباطی‌شان در برمی‌گیرد. مُحتوای بیانی نیز از بافتارِ بیانی منفک نخواهد بود که زمینه‌ی معناییِ محتوا است.

۱.۴. ساخت و ساختارِ بیانی

«درخصوص بیان در موسیقی بایستی ساختارِ ویژگی‌های متعلق به‌بیان را مورد تدقیق و تعمیق قرار داد. همان‌طور که در بافتارِ بیان، جنس و لایه‌ها و عناصرِ بیانی مورد توجه است [که در ادامه به‌آن اشاره خواهد شد]؛ در ساختارِ بیان، ساختمان و ترتیبِ اجزای بیان، مورد اهمیت است. درخصوص ساختمان و ترتیبِ اجزای بیانی؛ آهنگ‌واره‌های بیانی، نقطه‌ی عزیمت در بیان و رسمیت بیانی شایان بحث و بررسی است.» (ممتازواحد،  ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

۱.۱.۴. آهنگ‌واره‌های بیانی

«این مبحث را با ذکر یک مثال پِی می‌گیریم. به‌این جمله توجه فرمایید: «من با این موضوع مشکل دارم». آهنگ‌واره‌های بیانی درخصوص این جمله می‌تواند ضمن تأکیدات کلامی، متفاوت باشد. «من با این موضوع مشکل دارم»؛ این تأکیدِ کلامی بر روی «من»، نشان‌دهنده‌ی این است که اگر تو، او، شما و ایشان با این موضوع مشکل ندارید، من با این موضوع مشکل دارم که تا حدی نشانگرِ عصبانیت و یا حتی لجاجتِ شخصِ راوی است.

«من با این موضوع مشکل دارم»؛ این آهنگِ بیانی درخصوصِ «با این موضوع»، مبیّنِ این مطلب است که شاید بتوان با منظور ساختنِ مورد و یا موضوعی دیگر توجه شاکی را جلب کرد.

«من با این موضوع مشکل دارم»؛ این آهنگ‌واره‌ی بیانی و تأکیدِ کلامی بر «مشکل دارم»، دیگر نه حاکی از لجاجت و نه – گویا – با تغییرِ موضوع حل‌شدنی است.

تعمیمِ این مثال در یک اثرِ موسیقیِ باکلام، بسیار می‌تواند معنی و مفهومِ کلام را تغییر بخشد. پس باید دقت کرد آهنگ‌واره‌ی بیانی، ابتدائاً درجهت تبلورِ معنی و مفهومِ کلام بوده و در وهله‌‌ی بعدی، ضمنِ پایبندی به‌منظورِنظرِ کلام، آهنگ بیانی را از یکنواختی رهانیده و جذاب‌تر می‌سازد.» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

بیشتر بحث شده است