کارو، مشهور بود، شهره عام و خاص و در مطبوعات سال های ۱۳۴۸ – ۱۳۳۰ او می دانست که تنها فریدون کار می توانست با او برابری کند. نام کارو، به عنوان شاعر و نثر نویسی که در نوشتن متن های تند و احساساتی مسلط بود، در تهران سال های ۱۳۳۰ شهرت فراوان داشت. کتاب شکست سکوت او با نقاشی های جورج دوست و هم کیش او، فروش بالا داشت و حتی در سال های بعد از انقلاب که کمترین اثری از نوع زندگی سال های ۱۳۳۰ باقی نمانده بود، به صورت چاپ غیرقانونی، در هزاران نسخه دست به دست می شد.
شعر هذیان یک مسلول با مطلع معروف «این منم فرزند مسلول تو، مادر، باز کن در، باز کن در» بر دهان ها جاری بود. کاراپت دردریان، فرزند یک خانواده پرجمعیت مهاجر ارمنی و ساکن در اراک و همدان، در فقر و رنج و خشونت بزرگ شد و با خودآموزی و با نام کوتاه شده کارو شاعر نسل جوان دوران خود شد.
۱ نظر