پروانۀ اول، مبحث «ایقاع»، تلخیص و قیاسی است از مطالب مربوط به وزن در رسالات دورۀ اسلامی که در چهار پرده تنظیم شده است: در پردۀ اول پس از تعریف ایقاع به معرفی سه رُکن عروضی (سبب، وتد، فاصله) و دو نوع ایقاع مُوَصَّل و مُفَصَّل با دستهبندیهای فرعی هریک میپردازد و ادوار ایقاعی عرب (انواع ثقیل، رمل، هزج، فاختی) را معرفی میکند. در پردۀ دوم هشت دور ایقاعی متداول در زمان عبدالقادر مراغی (ثقیل، خفیف، چهارضرب، تُرکی اصل، مخمّس، راهکرد، رَمَل، هزج) را معرفی میکند. در پردۀ سوم پنج دور اختراع عبدالقادر مراغی (ضرب فتح، دور شاهی، قُمریه، ضرب جدید و دور مأتین) را شرح میدهد و در پردۀ چهارم به مبحث «دخول در تصانیف» که به شروع ملودی از ضرب چندمِ دور ایقاعی مربوط است میپردازد.
پروانۀ دوم، «در بیان اصناف تصانیف»، به مبحث فرمشناسی اختصاص دارد و طی آن بهطور مجمل چهارده فرم موسیقی قدیم ایران را معرفی میکند.
پروانۀ سوم، «در اصوات»، به معرفی چهلویک نوع صوت ناس (مردم) میپردازد که هریک اسمی مخصوص داشته و هریک را مثالی و شکلی ممیّز.
پروانۀ چهارم، «در ترجیع»، به تکرار نقره بر یک وتر و روش تحریر الحان میپردازد. مؤلف میافزاید قدما در تحریر الحان (نتنویسی ملودیها) جداول ترتیب میکردهاند، چنانکه در درّهالتاج جدول معهود مشتمل بر پنج سطر بوده است که در سطر اول نغمات را ثبت میکردهاند، در سطر دوم عدۀ نقرات را نسبت به هر نغمه، در سطر سوم جموع (گام) را، در سطر چهارم احوال نغمات را از قصر و مدّ، در سطر پنجم تقسیم کلمات شعر را. در ادامه به بررسی تصنیف حسینی، اثر عبدالقادر مراغی، در دور رمل، بر شعر با مطلعِ
لکل صبح و کل اشراق تبکی عینی بدمع مشتاق
پرداخته بخشهای مختلف آنرا به همین روش مینگارد و در پایان نت این تصنیف را با نتنویسی حامل نیز ارائه میکند. (این تصنیف چند دهۀ بعد توسط فرهاد فخرالدینی نیز بازنویسی شده است.)
آخرین مبحث بررسی موسیقی قدیم ایران در مجلد دوم مجمعالادوار «مستزاد» نام دارد که طی آن مؤلف به ذکر اشعاری از شعرای متقدم (فردوسی، فرّخی، نظامی، ابوالوفای خوارزمی، منوچهری، اثیر آخسیکتی، عبدالمؤمن بنصفی) و خود مؤلف که در آنها نام الحان باربدی پیش از اسلام، و آوازها و شعبات و گوشههای موسیقی دورۀ اسلامی درج شده است میپردازد. درپایان این قسمت به نقل از رسالۀ وجیزه الباهره، به انتساب هر پرده و آواز به یکی از حیوانات پرداخته است.
مؤلف در انتها میافزاید: «ما در نغمۀ اولیٰ شمّهای از اصول موسیقی قدما را یاد کردیم. از آنچه در رسائل یافت میشود رشتۀ عمل بدست نمیآید و الحان دانسته نمیشود و تطبیق آنها با آنچه امروز معمول است مقدور نیست.»
نغمۀ دوم: ادوار جدیدۀ فراهنگی به تئوری موسیقی غربی اختصاص دارد. مشابه نغمۀ اول، در نغمۀ دوم نیز او ابتدا به نتها و فواصل و ادوار (مُدهای یونانی قدیم و گامهای ماژور و مینور)، و در پایان به مبحث ایقاع پرداخته است حالآنکه معمولاً امروزه در کتب تئوری موسیقی غربی بررسی مبحث کششها و وزن و میزانها پیش از بررسی فواصل و گامها مطرح میشود.
۱ نظر