گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«جذبهء شیفتگی»؛ درباره پرویز یاحقی

پرویز یاحقی (۱۳۱۵ - ۱۳۸۵)

پرویز صدیقی‌ پارسی‌ (یاحقی) تکنواز ویولن‌ نوازان‌ نسل‌ بعد از ابوالحسن‌ صبا و حسین‌ یاحقی‌ قوی‌ترین‌ تاثیر را داشته‌ است‌ و لحن‌ و بیان‌ و حتی‌ تکنیکهای‌ فردی‌ او در نوازندگی‌ این‌ ساز مشکل‌ و وحشی‌ الگوی‌ تقلید صدها و هزاران‌ نفر از ویولن‌نوازان‌ پنجاه‌سال‌ اخیر بوده‌ است‌، الگوهایی‌ که‌ هیچ‌کس‌ بهتر از خود او مجری‌ آنها نیست‌. خلاقیت‌ او به‌ آموزش‌ هایی‌ که‌ در مکتب‌ دایی‌ هنرمندش‌ زنده‌یاد حسین‌ یاحقی‌ و در مکتب‌ ابوالحسن‌ صبا دیده‌ بود محدود نشد و با تاثیرپذیری‌ از عواملی‌ که‌ کشف‌ و شرح‌ آنها دشوار است‌ اکسیر شخصی‌ خود را ساخت‌ و طرفداران‌ بی‌شمار یافت‌.

نسل‌ او نوازندگان‌ توانایی‌ را داشته‌ است‌ از زنده‌نامان‌ حبیب‌الله‌ بدیعی‌ و اسدالله‌ ملک و بعدها سیاوش‌ زندگانی‌ و مجتبی‌ میرزاده‌ تا جهانشاه‌ برومند که‌ هر کدام‌ تکنیک و جلوه‌های‌ خود را در صحنه‌ها و استودیوها عرضه‌ کرده‌اند ولی‌ همه‌ آنها از نظر نفوذ عاطفی‌ و تاثیر بر شنوندگانشان‌ با او فاصله‌هایی‌ کم‌وبیش‌ و حتی‌ بعید دارند.

پرویز یاحقی‌ از همان‌ اول‌ با تکنوازی‌ در میدان‌ موسیقی‌ بزرگان‌ حاضر شد، مسیر و موقعیتی‌ که‌ حتی‌ برای‌ مستعدترین‌ هنرمندان‌ هم‌ بسیار بندرت‌ اتفاق‌ می‌ افتد. در دوازده‌سالگی‌ نام‌ و آوازه‌یی‌ انحصاری‌ یافت‌. زمانی‌ مقارن‌ با سال‌های‌ آخر دهه ‌۱۳۲۰ درعصر ویولن‌نوازان‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و شاگردان‌ پرآوازه‌شان‌ که‌ سالها از او مسن‌تر بودند شهرت‌ پرویز یاحقی‌ در ۲۰ سالگی‌ همه‌ آنها را پشت‌سر گذاشت‌ و به‌ عنوان‌ یک اعجوبه‌ در عصر خود ظاهر شد.

هاله‌ درخشان‌ و مرعوب‌کننده‌ اعجوبه‌بی‌قرار و همیشه‌ خلاق‌ حتی‌ در این‌ سال‌ها که‌ دوره‌ پختگی‌ و آرامش‌ او است‌، هنوز هم‌ به‌ گرد نام‌ و شخصیت‌ پرویز یاحقی‌ سایه‌ انداخته‌ و راه‌ را برای‌ بررسی‌ روش‌ کار و نکات‌ برجسته‌ هنر نوازندگی‌ و نواسازی‌ او بسته‌ است‌، به‌واقع‌ جذبه‌ شیفتگی‌ امکان‌ تجزیه‌ وتحلیل‌ نقادانه‌ را از همان‌ ابتدا سلب‌ می‌ کند.

پرویز یاحقی‌ بیش‌ از پنجاه‌سال‌ فعالیت‌ مستمر هنری‌ داشته‌ است‌ که‌ نزدیک به‌ نیمی‌ از آن‌ درخلوت‌ آشیانه‌ و برای‌ اشخاصی‌ بوده‌ که‌ به‌ تشخیص‌ او گوش‌ودل‌ محرم‌ و مطمئن‌ داشته‌اند.

او که‌ بیست‌وپنج‌ سال‌ از حضور در صحنه‌های‌ داخل‌ کشور و از ارکسترها و خوانندگان‌ برگزیده‌اش‌ بی‌نصیب‌ بوده‌، نیروی‌ آفرینش‌ خود را در بستر اصلی‌ استعداد خویش‌ متمرکز کرده‌ است‌ که‌ رکن‌ رکین‌ و هسته‌ حقیقی‌ موسیقی‌ ایرانی‌ است‌. تکنوازی‌ براساس‌ بداهه‌سرایی‌ خلاق‌ و یاحقی‌ کودک اعجوبه‌ دهه‌ ۱۳۲۰ و هنرمند کمال‌ یافته‌ دهه‌ ۱۳۸۰ هنوز هم‌ همان‌ شوریده‌ خوابگرد است‌ که‌ شاعر ویولن‌ و کولی‌ کاشف‌ نغمه‌های‌ همیشه‌ تازه‌ است‌.

بی‌دلیل‌ نیست‌ که‌ رابطه‌ شنونده‌ حتی‌ شنونده‌ منتقد و بی‌ارادت‌ با ساز و هنر او هیچگاه‌ بریده‌ نشده‌ و همچنان‌ مستدام‌ مانده‌ است‌.
پرویز یاحقی‌ همیشه‌ ارمغانی‌ تازه‌ در دست‌هایش‌ آماده‌ دارد و این‌ موهبت‌ مخصوص‌ کسانی‌ است‌ که‌ با استعداد ذاتی‌ بداهه‌سرایی‌ در موسیقی‌ ایرانی‌ متولد شده‌اند.

آری‌، پرویز یاحقی‌ آهنگ‌ها و آثاری‌ را خلق‌ کرده‌ که‌ دیگر هیچگاه‌ تکرار نخواهد شد. این‌ هنرمند در بعد از انقلاب‌ آثاری‌ از تکنوازی‌های‌ بی‌نظیر خود را منتشر و روانه‌ بازار کرد که‌ اکثر صاحبدلان‌ و دوستداران‌ موسیقی‌ اصیل‌ وناب‌ ایرانی‌ با این‌ آثار آشنایی‌ دارند.

پرویز یاحقی‌ هیچگاه‌ خاک پاک وطن‌ را به‌ سیم‌ وزر بیگانگان‌ نفروخت‌ و همچنان‌ در سکوت‌ و خلوت‌ عرفانی‌ و بی‌بدیل‌ خویش‌ کنج‌ عزلتی‌ خوش‌ و خرم‌ را برگزیده‌ که‌ هرچندوقت‌ یکبار گوشه‌هایی‌ از این‌ خلوت‌ نشینی‌ را با انتشار کاستی‌ و اثری‌ به‌ هوادارانش‌ ارزانی‌ می‌دارد که‌ امیدواریم‌ عمر پرثمرش‌ طولانی‌ و پنجه‌اش‌ پرتوان‌ باشد.

*زمان نگارش این مقاله سال ۱۳۸۲ بوده است. این متن در جلد آلبوم آلبوم «کیمیا» و «طلوع»؛ اثر پرویز یاحقی منتشر شده است.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

دیدگاه ها ۴

  • روح استادپرویزیاحقی،شاد.ای کاش جامعه هنری ایران زمین، در شناساندن هنرمندان عرصه هنروپیشکسوتان هنرهای بومی اصیل،ازموسیقی گرفته تادیگرهنرها،نهایت تلاشش رابکندواستعدادهای نوین رادرمیان دوستداران هنر،کشف کند.باتشکر ازمحقق بزرگ کشورجناب آقای میرعلینقی عزیز از مطالب ارزشمندشان.

    • عرض سلام و ادب.
      محمد جان مگه دیگه هنرمند واقعی مونده که بخواد معرفی و تجلیل بشه.اونزمان که باید میشد نشد.
      درحیرتم که چرا از نابغه‌ی بی‌جانشینی چون استااااد یاحقی کوچکترین یاد و تجلیلی ازشون نشد و این روح بلند و قلب سرشار از عاطفه و احساس در گوشه عزلت مهجورانه از دنیا رفت،من ایشون رو در بچگی دیده بودم و افتخار هست برام،ایشان باشخصیتترین و آقاترین و جنتلمن‌ترین مردی هست که در این ۳۷سال عمرم دیدم.و خیلی ناراحت بودن از فراموش شدن در بین نسل جدید اما نمیدونستن که ما همه از صمیم قلب دوستشون داریم کاش بودند و میدیدند این ابراز علاقه جوانان هنرفهم رو،روح بلندشون غریق در رحمت بیکران حقتعالی باد انشاءالله…

  • روانش شاد
    بدون شک اویگانه دوران بود
    دروصف اوبایدگفت:
    صبربسیارببایدپدرپیرفلک را
    تادگرمادرگیتی چوتوفرزندبزاید

  • سلام
    آقای میرعلی نقی عزیز، ممنون از شما به پاس این نوشته زیبا
    اما انتقادی به شما وارد است. در نوشته ی دیگری که از شما پس از درگذشت مرحوم ابتهاج منتشر شد در پاسخ منتقدان به مدیریت آقای سایه، از مخالفت دو نوازنده ویولن یاد کرده بودید با واژگانی نه‌چندان مثبت به احتمال قریب به یقین این دو نوازنده مرحوم یاحقی و بدیعی بودند. آیا دیدگاه شما در خصوص ایشان در این بازه حدود ۱۵ سال دچار تغییر شده است؟

بیشتر بحث شده است