گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مسعود شعاری سیرِِ خلاق نوازندگی (۴)

مسعود شعاری

صرف نظر از عادات شنیداری، تعصب به سنت و سنت‌گرایی خود عامل مهمی در مقابله با هرگونه فعالیت‌های خلاقانه و نو است. هر چند که شما در آثارتان ثابت کرده‌اید که سنت را کاملاً می شناسید، اما در دیدگاه فلسفی سنت‌گرایان، که تاثیر آن در حوزۀ موسیقی نیز بسیار مشهود است، معتقدند: فرادادی که از گذشته به ما رسیده حاوی بی‌نقص‌ترین و کاملترین هنرهاست و گذشتۀ انسان را آرمانش می انگارند.
بله، به اعتقاد من نیز گاهی موسیقیدان می‌تواند در یک ساز امکانات صوتی جدیدی ایجاد کرده و در موسیقی وارد کند، و اگر در گذر زمان این صدا در زبان موسیقی بنشیند باقی می‌ماند و اگر هم نه، با گذشت زمان فراموش می‌شود، لذا زمان بزرگترین و بهترین داور است.

در جامعه امـروز ما، بداهه نوازی، گذشته از تعریف متعالی آن، محملی برای فرار از تمرین، عدم تعمق در ملودی پردازی و تکرار جملات ردیف شده است. در آثار شما نیز تفاوت‌هایی جدی بین بداهه در کنسرت با آثار رسمی‌تان مانند انتظار، شباهنگ… وجود دارد. نظرتان در این خصوص چیست؟
من به شخصه با تعریفی که شما از بداهه‌نوازی ارائه دادید مخالفم و اعتقاد دیگری دارم. بداهه نوازی در شرق بعد از گذشت سالیان انجام می‌شود، سالیانی که در آن ممارست و تمرین و درک ساختار موسیقی طی می شود. به نظر من «بداهه‌نوازی خلق در لحظه» است و یک بداهه‌نواز می تواند با استفاده از آن کلمات و جملات، مفاهیم جدیدی را ایجاد کند. برای توضیح بهتر مجددا با مثالی از ادبیات و زبان کمک می گیرم.

اگر شما مدام اشعار حافظ و سعدی و مولانا را خوانده و به وزن شعری و محتوای کلام و فرم شعر آشنا باشید و گرامر دستور زبان را رعایت کنید در این مرحله این حق را دارید که خودتان هم به اقتضای سلیقه ی خود شعر بگوید و قطعاً این خلق چارچوب مشخص دارد و اگر جایی از بداهه‌پردازی نام می‌برم مقصود گذشتن از پل دانستن ادبیات موسیقی ایرانی است و این نیست که صرفاً ساز را در دست بگیریم و بر مبنای فواصل مشخص دست بر روی ساز حرکت کند و یا اینکه جملات ردیفی را در کنار هم بچسبانیم.

آیا فکر نمی‎‌کنید که بداهه‌پردازی به نوعی رهاشدگی و عدم تفکر و تعمق دچار شده است؟
من به واقع بداهه‌پردازی راغایت موسیقی شرق می‌دانم. چون فرهنگ موسیقی ما این است، خلق در لحظه، البته بعد از گذشتن از پل دانش ادبی آن هنر. من شاید عقاید خاص خودم را در موسیقی و نواختن داشته باشم و یا شاید نظام موسیقی دستگاهی را برای میل و نظرم کافی ندانم یا اصلا برای نظام هفت دستگاهی موسیقی چالش‌ها و دغدغه‌های دیگری داشته باشم. اما وقتی کسی برای درس و یادگیری پیش من می‌آید، ابتدا باید ادبیات آن را یاد بگیرد. اما از سویی دیگر نیز اساتید باید تلاش کنند بداهه پردازی را اصولی و بصورتی مدون به هنرجویان آن هم در سنین جوانی آموزش دهند، تا بستری باشد برای بروز خلاقیتهای آتی هنرجویان و آینده سازان موسیقی این مرز و بوم.

سعید مجیدی

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است