کتاب «درباره کتاب روش تدریس من در نواختن ویولن» اثر لئوپولد آوئر بهتازگی توسط انتشارات خنیاگر منتشر شده است. این کتاب با ترجمه زهرا نازیار و زهرا سلطانی و با مقابله و ویرایش شهاب مِنا توسط نشر خُنیاگر منتشر شده است.
در ابتدای این کتاب به قلم ناشر این اثر، «شهاب منا» میخوانیم:
سنگبنای تمام رسالات ویُلُن کلاسیک، رساله در باب اصول بنیادین نواختن ویُلُن، اثر لئوپولد موتسارت (پدر ولفگانگ آمادئوس موتسارت، ۱۷۸۷-۱۷۱۹م) است. پس از لئوپولد موتسارت برخی از دیگر استادان مجرب ویُلُن کلاسیک نیز تجربیات خود را در باب جزئیات نواختن این ساز در قالب کتاب ارائه کردهاند. هرچند این کتب حاوی نتهای تمرینی و اتود نوازندگی نیستند، به شرح جزئیات نوازندگی اصولی این ساز میپردازند و مطالعۀ تطبیقی آنها سیر تکوینی نحوۀ تدریس ویُلُن را نشان میدهد، بهنوعی مکمل یکدیگرند و برای فردی که بهطور جدی به نوازندگی این ساز میپردازد راهگشا و مثمرثمر.
پیش از این، کتب ارزشمندی از نوازندگان و مدرسان برجستهای چون منوهین، گالامیان و… به فارسی ترجمه و ارائه شده است. نشر خُنیاگر نیز بنا بر اهمیت و ضرورت وجود چنین کتبی به زبان فارسی به ترجمۀ برخی از دیگر رسالات ترجمهنشدۀ ویُلُن به زبان فارسی همت گماشته است.
یکی از آثار پیشنهادی برای ترجمه در حوزۀ رسالات ویُلُن کلاسیک کتاب روش تدریس لئوپولد آوئر، از برجستهترین مدرسان ویُلُن در قرن نوزدهم و بیستم و پرورشدهندۀ برخی از بهترین نوازندگان قرن، چون یاشا هایفتز، بود. رسالۀ مجمل و مفید آوئر تجربیات یک عمر تدریس این مدرس برجسته را در موضوع نوازندگی اصولی ویُلُن ارائه میکند.
هرچند صد سال از نگارش این رساله میگذرد، مطالب آنرا نباید کهنه و بلااستفاده دانست چنانکه رسالۀ ویُلُن لئوپولد موتسارت نیز پس از دویستوپنجاه سال از زمان نگارش همچنان تجدید چاپ شده مورد ارجاع قرار میگیرد و گویی مطالب مندرج در اینقبیل آثار ضروریاتی همیشگی برای نوازندگان جدی ویُلُناند.
ناشر دو نسخه از رسالۀ ویُلُن آوئر را در اختیار داشت. اولین نسخه در سال ۱۹۲۱ در نیویورک توسط نشرِ Fredrik a. stokes Company منتشر شده و دیگری که در سال ۱۹۸۰ در نیویورک توسط Dover publications, ins. به چاپ رسیده ویرایشهایی نسبت به چاپ نخست دارد و ازاینرو برای ترجمۀ فارسی این نسخه ملاک قرار گرفت. (در چاپ اول یک تصویر از آوئر و نُه تصویر از شاگردان آوئر بههمراه امضا و نوشتههای توأم با قدرشناسی ایشان نسبت به معلم بزرگ خود بهچشم میخورد که در ویرایش ۱۹۸۰ دیده نمیشود. اکنون این تصاویر پس از ویرایش مجدداً به متن کتاب افزوده شدهاند.)
نوشتار و جملهبندی آوئر در این رساله قدری ثقیل است و این نکتهای است که خود استاد در مقدمهاش بدان اشاره کرده و خود را نه نویسنده که نوازندۀ ویُلُن خوانده است. اینکه انگلیسی زبان اول مؤلف نبوده نیز شاید در طرز نگارش او اثرگذار بوده است. (آوئر موسیقیدانی مجار بوده که در جوانی به فرانسه و نهایتاً به آمریکا مهاجرت کرده است.) در خلال رسالۀ او اصطلاحات، عبارات و جملاتی به زبانهای فرانسوی و ایتالیایی نیز بهچشم میخورند.
ترجمۀ کتاب را در پاییز سال ۱۴۰۰ به خانم زهرا نازیار که خود چند سالی به تحصیل ویُلُن کلاسیک پرداختهاند و پیش از این ترجمه و نتنویسی کامپیوتری ویرایش ایوان گالامیان از شش سونات و پارتیتا برای ویُلُن اثر باخ را بههمراه شرححال او بهخوبی انجام بودند و در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده بودم پیشنهاد دادم. ایشان با همراهی خانم زهرا سلطانی ترجمه را در شهریور سال جاری بهسامان رسانده تحویل ناشر دادند. پس از آن، به درخواست ناشر دو تن از تحصیلکردگان و مدرسان دانشگاهی نوازندگی و تدریس ویُلُن کلاسیک، آقایان محمودرضا میرصیافی و یاسر جلالوند، ترجمه را مطالعه کرده ضمن تأیید کلی کیفیت آن در چند موردِ معدود پیشنهادهایی ارائه کردند و در نهایت خود اینجانب دو بار متن ترجمه را به تدقیق خواندم و ویرایش ادبی کردم و در موارد ضرور آنرا با متن انگلیسی مقابله کردم تا نتیجه هرچه دقیقتر و روانتر فراروی مخاطب قرار گیرد.
در ویرایش ادبی ترجمه سعی کردم ترجمه از حالت واژه به واژه و تحتاللفظی فاصله بگیرد و ضمن رساندن مفهوم جملات هرچه بیشتر با ساختار زبان فارسی قرابت یابد. امید است در وانفسای کنونی، ترجمۀ این اثر مورد اقبال اهل تمیز و نوازندگان و مدرسان ویُلُن کلاسیک در ایران قرار گیرد و مفید فایده واقع شود.
۱ نظر