بطور کلی می توان دیدگاهها و روشهای آموزشی موسیقی در ایران را به دو دسته تقسیم بندی کرد: الف) معلمانی که حفظ ردیف و یادگیری مجموعه ملودیهای تثبیت شده بدون هر گونه تغییر را آموزش می دهند و در کل آموزششان بر تقلید استوار است. ب) معلمانی که با روشهای نوین تا حدودی آشنا بوده و آموزششان بر اساس استعداد، علایق و تواناییهای هنرجو استوار است و سعی در پرورش شاگردانی مستقل دارند. شما چه روش آموزشی را پیگیری و مد نظر قرار دادهاید؟
در بحث آموزش دو مورد قابل بررسی است. یکی آموزش شفاهی و دیگری آموزش آکادمیک که این دو روش در حال حاضر در ایران متدی ندارند که همۀ عناصر آموزش را در خود داشته باشد. در ضمن آموزش شفاهی به تنهایی نمیتواند در این زمانه پاسخگوی نیازهای هنرجو باشد، به دلیل تعدد مسائلی که در ذهن انسان امروز وجود دارد. از طرفی هم، کتب و جزوههای آموزشی به طور تخصصی و صرفاً برای سهتار بسیار بسیار اندکند و بقیه هم متدهای مشترکی برای تار و سهتار هستند که به علت تفاوتهای بنیادی در نحوۀ نوازندگی این دو ساز میبایست با گفتگو و تبادلنظر جمعی مدرسان طراز اول این سازها به نتیجه علمی و بهتری برسیم.
در مبحث متد آموزشی همانطور که می دانید، متدها و کتابهای آموزشی مختلفی در ایران برای تار و سه تار وجود دارد؛ مثل روش آقای ذوالفنون، کتابهای هنرستان تالیف روح الله خالقی و یا کتابهای آقای علیزاده و… شما به عنوان یک معلم با تجربـۀ سه تار، چه نقدهایی به این کتب و متدها دارید، که قصد تألیف و تدوین کتاب آموزشی برای سه تار نموده اید؟
در مورد کتابهای هنرستان تألیف روح الله خالقی باید چند نکته بگویم اول، این متد مربوط به ۵۰ یا ۶۰ سال پیش است و برای هنرجویان و نیازهای آن زمان نوشته شده است و با توجه به اینکه کتب آموزشی در هر رشتهای در جهان هر چند وقت یکبار تغییر و بازبینی می شوند یقیناً این متد آموزشی نیز باید تغییر کند: دوم، بسیاری از دروس آن ارتباطی به موسیقی ایرانی ندارد اما از نظر تکنیک نوازندگی خیلی از دروس آن برای هنرجو مفید است؛ سوم، در کتاب دوم هنرستان بخش اعظم درسها با مضرابگذاری تار نوشته شدهاند، که برای آموزش سهتار مناسب نیستند.
اما در خصوص نکات مثبت کتاب آفای ذوالفنون باید بگویم متد ایشان از طریق ملودهای موسیقی دستگاهی و ردیف بطور خاص هنرجو را با اصول نوازندگی سهتار و نیز درک بهتر موسیقی ایرانی آشنا می کند و اگر بخواهم معایبی از این کتاب را بر شمارم باید بگویم که آموزش مضراب ریز به درستی صورت نگرفته، زیرا آموزش ریز از نظر من نباید با تفکیک و شمارش مضرابهای راست و چپ انجام شود و مضراب ریز با توالی مضرابهای راست و چپ فرق می کند و البته این اشکال در سایر کتب آموزشی سهتار هم وجود دارد. همچنین یکی از ضعفها و اشکالات کلی دستورهای تار و سهتار موجود به استثنای یک متد که هنوز به خوبی به محک تجربه گذاشته نشده – ضعف آموزش مباحث ریتمیک در آنهاست.
همانطور که میدانید بسیاری از نوازندگان و معلمان سهتار اساساً ساز تخصصی شان تـار بوده است. شما به عنوان یک نوازنده و معلم تخصصی سهتار، تحلیل و ارزیابیتان از تأثیرات آنها بر سهتار چیست؟
در زمینه نوازندگی باید گفت نه تنها تاثیر بدی نداشتهاند بلکه بسیاری از این اساتید زیباییهایی نیز به نوازندگی سهتار افزودهاند، اما در زمینه آموزش سهتار ماجرا متفاوت است و تاثیرات منفی هم در برداشته است.
۱ نظر