آرتور کریستنسن ایرانشناس و مستشرق معروف دانمارکی مینویسد:
“مسعودی روایت بسیار جالبتوجهی دارد، میگوید: اردشیر اول که تمام جزییات تشکیلات اداری را به او نسبت میدادند، رجال دولت را بر هفت دسته تقسیم کرده بود و خوانندگان و نوازندگان را در ردیف عالیترین مأموران دولت قرار داده بود.” (راهگانی، ۱۳۷۷: ۸۵)
اردشیر بابکان وزیری مخصوص برای موسیقی تعیین نمود. در دربار او ندیمها در فاصلههای مشخصی مینشستند و در فاصله ۱۰ ذرع بین آنها پرده آویزان میکردند و اجرای آواز و موسیقی طبق علاقه شاه را شخصی بنام ”خرم باش” که پردهدار عیش و عشرت بود شروع میکرد، بهطوریکه نوازندگان و خوانندگان پشت پرده به فرمان او نواختن و خواندن را آغاز میکردند.
در کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» آمده است: “اردشیر به هنگام اقامت اجباری در سرطویلهی “اردوان” با خواندن آواز و نوای سهتار خود را مشغول میداشته است. با اینحال در موسیقی مجلس پادشان و شاهزادگان از سازهای زیادتری استفاده میشده است.” (راهگانی، ۱۳۷۷، همان)
یکی دیگر از متون پهلوی درباره ندیم جوانی است که با آزمایش در برابر خسرو اول شروع به هنرنمایی میکند و قسمتی از معلومات خود و از جمله هنر موسیقی را که برای درباریان بسیار جالب است بدان نشان میدهد.
ندیم جوان درباره زنان آوازخوان میگوید که آنکه صدایی زیر و طنین زیبا دارد بهتر است.
در همان کتاب به نوازندگی اردشیر جوان اشاره میکند: “اردوان را کنیزکی بایسته بود که از دیگر کنیزان ارجمندتر و بهر پرستاری اردوان بود، روزی چون اردشیر به ستورگان نشسته تنبور میزد و سرود بازی (آوازخوانی به همراه ساز) و خرمی میکرد، او اردشیر را بدید و به او دل باخت.”
(راهگانی، ۱۳۷۷:۸۷)
آهنگسازان و موسیقیدانان آهنگهای زیادی به مناسبت شکوه و عظمت بارگاه اردشیر تصنیف کردهاند که “تخت اردشیر” یکی از آنهایی است که از آن در بیشتر متون ادبی و تاریخی آمده است.
بهرام پنجم معروف به بهرام گور دیگر پادشاه ساسانی بود که در جوانی بهمنظور تحصیلات و کسب علم رهسپار حیره نزد ”نعمان لخمی” از ملوک حیره گردید. در آنجا پس از فراگیری علوم و فنون مختلف به تعلیم موسیقی پرداخت.
بهرام گور دوستدار موسیقی بود و موسیقیدانان را به جایگاه والاتری کشاند. این رسم در زمان جانشینان او نیز محترم بود. او مقام موسیقیدانان را از طبقه پنجم تغییر داد و آنها را در رتبه و طبقه نخست جای داد و تا زمان خسرو کواتان – انوشیروان- رامشگران از این مقام برخوردار بودند. او زمانی که به پادشاهی رسید، نخستین کار مهمش رسیدگی به شرایط و وضعیت موسیقیدانان و سرایندگان دربار بود. در زمان بهرام گور مردم نیمی از روز را موظف به انجام کار سخت بودند و نیمه دیگر را به دستور بهرام به رامش و شادی میگذراندند.
عشق و علاقه بهرام گور به موسیقی در داستانهایی که کم و بیش جنبه افسانه آمیز دارد حکایت شده است، چنانکه ذکر گردید، چون او سعی در رفاه و تأمین مردم داشت و اظهار میداشته که مردم من باید مثل خود من زندگی کنند و چون در قصرش هزاران نوازنده و خواننده داشت، پس از گرفتن ایالت سند و مکران از پادشاه هند، از شنگل -پادشاه هند- درخواست کرد که رامشگرانی به ایران بفرستد.
به دستور او گروهی نوازنده و رقصنده بنام لولی و لوری و سوری را از هند به ایران آوردند تا ایرانیان از شنیدن موسیقی و آواز بهره گیرند.
۱ نظر