آقای ساسان فاطمی در مقاله «غزلخوانی و جایگاه آن در فرهنگ موسیقایی ایران» چاپ شده در نشریهی هنرهای زیبا، شمارهی دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۵ مینویسد: «غزلخوانی در محافل رسمی با نامهای کوچهباغی یا نام خودساختهی بیاتتهران شناخته شده است. …جایگاه این آواز در فرهنگ موسیقایی رسمی بهطور وسیعی متاثر از جایگاه اجرا کنندگان آن در جامعه است که غالباً به قشری که به نامهای مختلف مثل داشمَشدی، گردن کلفت، جاهل و غیر خوانده شده، تعلق دارند. این قشر فرهنگی-اجتماعی، همواره نمایندهی دو خصلت متضاد بوده و با نوسان میان جوانمردی و اوباشیگری، گاه احترام و گاه انزجار افراد جامعه و تقریباً همواره، سوءظن و بیاعتمادی آنها را برانگیخته است.»
فاطمی در ادامهی مقاله در بخش پینوشت آورده است:«تمام تلاشهای من برای آنکه از مسئولین دانشنامهی ایرانیکا که نگارش مدخل مربوطه را به من واگذار کرده بودند، دربارهی “کوچهباغی” و “غزلخوانی” رفع شبهه کنم، با شکست مواجه شد و سرانجام نپذیرفتند که عنوان مدخل مربوطه “غزلخوانی” باشد.»
نگارنده، در بعضی موارد با فاطمی همنظر است و در بعضی موارد اختلافنظر دارد. مشهود آنکه فاطمی غزلخوانی را در عنوان کوچهباغی میداند و آنچه از نوشتههایش برداشت میشود «غزلخراباتی» را مانند «کوچهباغی» مختص به قشر داشمشدی و گردن کلفتها میپندارد. باید از وی پرسید غزل خراباتی که بیشتر در مدح ائمهی اطهار، پند و اندرز و غیره است چهطور میتواند برای قشر داشمشدی و گردنکلفت متاُثر باشد؟!
باری، برخلاف نظر بابایی و فاطمی، من، ریشهی غزلخراباتی را بهنوعی بیرون آمده از دل سنّت نقالی میدانم.
بههر روی معتقدم که «غزلخراباتی» برگرفته از سنّت نقالی و اجراهای قهوهخانهای میباشد. آنجا که نقالها در قهوهخانهها با آواز و شیوهای مشخص در اجرای نقالی و پردهخوانی افسانههای کهن ایرانی همچون صحنههای مختلف شاهنامه را بازگویی میکردند. فراموش نکنیم که در قهوهخانهها چند قفس از پرندگان خوش الحان وجود داشت و صدای زیبای سِهره و قناری زینتبخش نقالیشان میشد.
غزلخوانانخراباتی که زین پس از آنان با عنوان «خراباتیخوان» یاد خواهد شد، این شیوه را با تغییر و تحولاتی که در اجرا و انتخاب اشعار انجام دادند از نقالی قهوهخانهای گرفته، به روشی مجزا در آوردند. خراباتیخوانان نیز، غزلخوانی را تنها با صدای قناری اجرا نموده و بعدها از یک یا دو ساز مانند فلوت، قانون، ویولن و عود برای زینت بخشیدن بیشتر به اجرایشان استفاده میکردند.
اشعار مورد استفاده در این شیوه
«خراباتیخوانان» بهطور معمول اشعاری با مضامین و درونمایههای مذهبی، اخلاقی، میهنی و عاشقانه را بیشتر مورد استفاده قرار میدادند.
طبق آثار شنیداری موجود، مدح امامان و ائمهیاطهار همچون حضرتعلی (ع)، امامحسین (ع)، امام غایب، علی اکبر و علیاصغر بیشتر مشهود است. این نکته را باید یادآوری نمود که خراباتیخوانان برای کامل شدن اجرا برخی واژههای اضافی خارج از شعر مانند: ایدوست، مولایمن، محبوبمن، یاران، را هنگام اجرا بهکار میبردند و پایانبخش غزلخوانیشان واژههایی مثل یاحق، علی مدد، یامولا، شما را عشق و واژگانی از این دست بودند.
دستگاههای موسیقی اجرا شونده
خوانندگان این شیوهی آوازی معمولاً غزلخوانی را در دستگاههای ایرانی اجرا نموده و بیشتر سهگاه، شور، شوشتری، دشتی، ماهور، افشاری، نسبت به دیگر دستگاهها بیشتر شنیده میشود و هر از گاهی با چرخش به سمت مقامهای عربی بهویژه صبا (شورعربی) غزلخوانی را ادامه میدادند.
غزلخوانی خراباتی با متر آزاد اجرا میشود و در اجرای این شیوه، استفاده از آواز متریک کاربردی ندارد. همچنین از هر دستگاه به اجرای یک یا چند گوشهی اصلی آن اکتفا میکنند. برای مثال در دستگاه سهگاه از درآمد آغاز و غزلخوان اوج کار خود را در گوشهی مخالف ادامه میدهد و با فرود به سهگاه اجرای خود را پایان میدهد.
باری، در پایان باید مروجان اصلی و نامدار غزلخراباتی را «حسن شهرستانی» و «رضا جعفری» دانست. پس از اینان نیز میتوان به «رضا کدخدایی» و «علی کلاهدوز» اشاره کرد.
از آن جهت اینان را میتوان غزلخوان نامید زیرا مانند دیگر خوانندگان هر از گاهی به غزلخوانی نمیپرداختند. «شهرستانی» و پس از وی زندهنام «جعفری» را باید پرچمدار این شیوه بدانیم و «غزلخراباتی» با این دو نام پیوند خورده است.
جواد یساری که کشتی گیر و باستانی کار بود قبل از خوانندگی در گود زورخانه با صدای گرم و گیرا غزلخوانی میکرد، اشعاری با مضمون اجتماعی و پند و اندرز و غم و دلتنگی و عشق بود ♧◇♡♤☆♤♡◇♧