۲. تمپو و مترِ خوانش
این پارامتر بهعنوان ابزار انتقالی لحن، با اما و اگر همراه است. منظور اینکه، در برخی مواقع و بهندرت آنهم – شاید- تغییرِ سرعتِ خواندن و تُندای خوانش، درجهت القاءگری لحن مؤثر میافتد. البته این مهمّ، حایزِ حُدود و ثُغورِ مشخص و معیّن و عُرفِ متعارفی است که زُبدگانِ فنّ خنیاگری بدان آگاهند.
در آوازِ مشهورِ «سپیدهدم» (یا خروس سحری)، شهرام ناظری، لحنی را اتخاد نموده که جُدا از عبرتآموزی و حسرت نهفته در مضامینِ ابیات، با ضربآهنگِ سهتار جلال ذوالفنون نیز تناسب و توازنِ جالبی پیدا کرده است. شایان ذکر است که ریتم، متر و تمپوی خوانش در مختصات آوازی شهرام ناظری حایز حالتِ بهخصوصی است که مختصِ لحن بیانی و احساسیِ وی هست و این آواز یکی از بارزترینِ مصادیق درخصوص سرعت خواندن و ابزار انتقالی لحن از این حیث است؛ این آواز را میشنویم.
۳. تأکیدات کلامی و آکسانگذاریها
این مورد نیز، از مهمترین ابزارهای انتقال لحن در موسیقی باکلام- یا، چون جواب آواز در موسیقی بیکلام- در موسیقی دستگاهی است. پاسداشتِ حُرمتِ معنوی و معنایی شعر و بهجای آوردن حقّ ِ کلام از مهمترین تعهداتِ مجریِ آوازی است و تأکیدات کلامی از مهمترین ابزارها جهت نیل بهاین مهمّ است. آنچیز که بهتعبیر نگارنده بهآهنگوارههای بیانی اطلاق میشود از مبحثِ تأکیدات کلامی جُدا نیست و آکسانگذاریها و اینگونه برجستگیهای آوایی نیز مؤیدِ این نکتهی مهمند که آواز در خدمت شعر و شعر در خدمت مفهوم است. اهمیت موضوعِ لحن و ابزارهای انتقال لحن از منظر رسالتِ فرهنگی نیز بایستی مورد تعمیق و تدقیق قرار گیرد.
دو فایل صوتی از حسین عمومی با ابیاتی یکسان یکی در فواصلِ دستگاه شور و دیگری در دستگاه همایون در دست است. نحوه و شیوهی آکسانگذاریها و تأکیدات کلامیِ عمومی در ادای شعر تأملبرانگیز است بهویژه در ادای مصرع «ترسم نکند لیلی، هرگز بهوفا میلی» و ادای واژهی «میلی» که در هر دو اجرای یادشده، همراه با تأکیدات کلامی و آهنگوارههای بیانی خاصی ادا شده است؛ این دو فایل صوتی را بشنویم:
دستگاه همایون
دستگاه شور
۴. مکثها و سکوتها
این مورد، از بند قبلی یعنی تأکیدات کلامی جُدا نبوده و نیست ولی از این جهت بهصورت جداگانه آورده شد که حایز اهمیت ویژهای است. گاه، ایجاد یک مکث و یا سکوت در لحنِ اتخاذشده، حالتی را ایجاد میکند که خود مزیدِ بر علت میشود. حال اگر این مکث و یا سکوت با تکیهکلامها و تکیههجاهای بجا همراه گردد که دیگر ابزاری مؤثر جهت انتقال لحن خواهد بود.
درخصوص ارائهی مصداق صوتی در این خصوص، نمیتوان مصداق بهخصوصی را مشخص و ارائه نمود زیرا در تمامی آثار گذشته و حالِ موسیقی دستگاهی مکثها، سکوتها، تکیه هجاها و تکیه کلامها مسموع بوده و بهویژه در آثار قدما، این مسائل پُررنگتر است ولی با این حال آوازِ مشترکِ اسماعیل ادیبخوانساری و اکبر گلپایگانی فقط از منظر برخی حالات و حرکاتِ آوایی (بهویژه تحریری)، میتواند مصداق یابد؛
این آواز مشترک که اجرای گوشۀ حسینی است را میشنویم.
۵. بهرهگیری از آرایهها و افکتهای صوتی
این مورد نیز مانند سرعت خواندن، دارای حد و مرز مشخص و عُرفِ متعارفی است و عدم بهرهگیری از آن نسبت بهبهرهگیریِ بیش از حَدِ متعارف، اتفاقاً موجهتر و مقبولتر خواهد بود! اینکه مجریِ آوازی با بهرهمندی از تمهیدات صوتی (همچون آرایهها و افکتهای صوتی)، لحنِ اتخاذیاش را راهبری نماید، بهمرور زمان در سبک اجرایی او یا شکلگیری سبک اجراییاش، تأثیری مؤثر خواهد داشت. البته بستر زمان، اقبال عامه و صد البته تأیید ِ صاحبنظران نیز در این خصوص سهم بسزایی دارد.
در این قسمت دو فایل صوتی با صدای شهرام ناظری مدنظر است. اولی، تصنیفی بهنام «کشتی شکستگان» از ساختههای حمید متبسم است که آهنگساز طرحی از تحریرهای ریتمیک- متریک را در ملودی خویش پیاده کرده و خواننده نیز بهعنوان مجری آوازی اثر، بهخوبی از عهدهی اجرای آن برآمده است. بعدها، و بهگواه آثار بعدی ناظری، این حالتِ بهخصوص از ارائه و ادای تحریر حتی در اجرای آوازهای وی نیز تبلور یافت و بهشکلی معرّفِ سبک وی گردید. این تصنیف را بشنویم: «کشتی شکستگان»
اثر بعدی نیز با صدای شهرام ناظری و از ساختههای لوریس چکناواریان است. افکتهای صوتی خاصی در اجرای همراه با کلام و ملودی این اثر شنیده میشود که قدری ملهِم از موسیقی و آوازِ خانقاهی است. این حالت نیز در آوازهای ناظری مسموع بوده و تا حدی مؤید اسلوب و سیاقِ آوازی او شده است؛ این اثر را میشنویم: «شیدا شدم»
نتیجهگیری
در جُستارهای پیشینِ نگارنده و در تداومِ تحقیقات و مطالعاتِ سبکشناسی بهمقولهی بیان در موسیقی پرداخته شد و مباحثِ فُرم و محتوای بیانی مورد بحث و نظر قرار گرفت. عنوان شد که اگر در بیان، فُنون بلاغت و فصاحت مورد اهمیت باشد، لحن، شیوه و سبکِ بیانی است. لحن از منظرِ یک مفهوم عمومیِ موسیقیشناختی مورد بررسی قرار گرفت و عناصرِ لحنساز در موسیقیِ باکلام و بیکلام عنوان شد.
در ادامه و در این نوشتار نیز، ابزارهای انتقال لحن در موسیقی باکلام مورد شرح و بسط قرار گرفت. باید پذیرفت که در مقولهی ایجادِ لحن، عناصرِ لحنساز ایفای نقش کرده و مقولاتِ تغییر و تنوع در لحن نیز در گروی چگونگیِ بهرهگیری از ابزارهای انتقال لحن میباشد. نقش لحن نیز تثبیتِ جایگاه آنرا بهعنوان مؤلفههای سبکشناختی نمایان میسازد.
۱ نظر