آدورنو بسط و اشاعهی سیاستهای بورژوازی را تحت عنوان صنعت فرهنگ و سطحی شدن هنر در خلق یک اثر هنری، مقابل هنر والا قرار میدهد. او موسیقی عامهپسند را نوعی کالای بیارزش فرهنگی میداند که توانسته است بر زندگی تودهها احاطه پیدا کند و هرگونه تلاش به خِردورزی در درون جامعهی بیطبقهی مردم را از بین ببرد. با تعبیری که از آدورنو ارائه شد جای آن دارد پُلی به گذشته زده و نگاهی به وقایع سال ۱۳۳۲ داشته باشیم. پس از کودتای ۲۸ مرداد دولت دموکراتیک ایران به رهبری پیشوای ضد استعماریاش دکتر محمد مصدق با دسیسهها و همکاری عوامل استعمار و لُمپنهای دست نشاندهی داخلی سرکوب میشود.
آن کودتا سبب میشود فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران دستخوش تغییر شده، فضایی یاسآلود و سردگونه بر سپهر سیاسیاجتماعی ایران سایه بیافکند.
در این میان سیستم فرهنگیهنری رژیم پهلوی با مدد از اتاقهای فکر و نخبههایش درصدد برمیآیند که چارهای بیاندیشند بلکه بتوانند اذهان عمومی را از وقایع و پیامدهای کودتا دور سازند. در نتیجه قدرت و توان خود را بر تغییر فضای فرهنگیهنری و رونق دادن هنر سطحی متمرکز میکنند. یک مُخدر که هر چند گذرا و سطحی بتواند سرخوشی عموم مردم را فراهم کند. لذا موسیقیهایی مانند کوچهبازاری در نیمهی دوم دههی ۳۰ رشد و شتاب روز افزون بهخود میگیرد و مخالفت اساتید موسیقی ایرانی بیاثر میماند و موسیقی کوچهبازاری متولّد میشود تا نقش یک آرامبخش موقتی را برای دور ساختن اذهان عمومی از فضای سرکوب ایفا کند.
از یکسو بر تولید آثار کوچهبازاری بدون سانسور و ممیزی افزوده میشود و بازار نشرِ موسیقیهای سرگرم کننده رونق میگیرد، از دیگر سو فضای سرکوب و سانسور برای هنرمندان مخالف تنگتر میشود. بهعنوان مثال فریدون فروغی پس از آنکه ترانهی «همیشه غایب» را میخواند یا در کنسرت دانشجویی «سال قحطی» را اجرا میکند دو سال ممنوع از فعالیت میشود. در موسیقی ایرانی نیز روحالله خالقی سرودی با نام «نفت» بر روی شعر رهی معیری میسازد که بعد از انتشار تمامی نسخههای آن توسط دولت کودتا نابود میشود. یا در نمونهی دیگر ابوالحسن صبا شعری برای واقعهی «سیاُم تیر» میسراید و شاگردش حسین ملک ملودی آنرا میسازد و بعدها ملک آن ساخته را مخفیانه به کشته شدگان سیاُم تیر تقدیم میکند. علینقی وزیری نیز یک سمفونی با نام «سمفونی نفت» برای سولوی تار میسازد که هیچگاه به اتمام نمیرسد.
آبخورد
– آدورنو تئودور/ هورکهایمر ماکس، دیالکتیک روشنگری (ترجمه)، مراد فرهادپور / امید مهرگان، هرمس، ۱۴۰۱.
– پورقناد سجاد، سکوت…سایه شوم وحشت، گفتگوی هارمونیک، مقاله (بخش دوم)، ۱۴۰۲.
– وهابی فرید، ریشههای موسیقی کوچهبازاری، فایل صوتی از بخشهای ۱،۲،۳ برگرفته از سایت (RFI).
سلام. با سپاس از پرداختن به این موضوعات مغفول مانده، چنانچه ممکن باشد شایسته است است که برخی اشارات ارجاعات مستند داشته باشد. مثلا آنجا که به اتاق فکر سیستم فرهنگی و هنری پهلوی اشاره می شود آیا مستندی هم در تاربخ نویسی دست اندرکارانش دارد یا آنکه آیا نویسنده دستورالعمل و بخشنامه هایی را در این ارتباط رصد کرده است؟ با احترام.