گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

موسیقی کوچه‌بازاری آرامبخشی برای فراموشی کودتا (۲)

نباید فراموش کرد که آهنگسازان کوچه‌بازاری از هوش و ذوق بالایی برخوردار بودند به‌طوری که گاه یک میزان یا یک جمله از آهنگ‌های عربی را وام گرفته، از آن آهنگی مجزا می‌ساختند که در اصطلاح موسیقیایی «نقل‌قول» و «واگویه» می‌کردند.

با نگاه مثبتی که برای این ژانر از خاطر گذشت، حال اگر بخواهیم با دید منفی به ترانه‌های کوچه‌بازاری بنگریم می‌توان به سخیف و سطحی بودن بخش وسیعی از اشعار و ترانه‌های آن اشاره داشت. به‌طور عمده اشعار و ترانه‌ها از بار محتوایی پایین و بی‌کیفیت شکل گرفته‌اَند و به‌نوعی «خالتور» (۴) هستند. این نوعِ موسیقی در ماهیت و ساختار باطنی فاقد ارزشِ فرهنگی بوده و تنها نقش یک آرامبخش موقت را برای بی‌درد کردن مخاطب و دور نگاه‌داشتن شنونده از تحولات سیاسی و اجتماعی که در جامعه رخ می‌داد ایفا کرده است.

حال که بحث از ارزش فرهنگی به میان آمد، رجوع کنیم به فیلسوف مکتب فرانکفورت، تئودور آدورنو (۵). وی در این رابطه تعریفی مفصل و طولانی ارائه می‌دهد که گزیده‌ای از آن در ادامه می‌آید.

ابتدا فارغ از نظریه‌ی آدورنو و هم‌چنین به‌دور از بحث «تعهد در هنر» که نوشتاری دیگر را می‌طلبد، باید تحریر کرد که لزومی ندارد تمام آثار هنری صرفاَ با نگاه به مسایل سیاسی‌اجتماعی ساخته شوند و طبیعی می‌نماید که ذائقه‌ی مخاطبان جامعه نمی‌تواند بر یک انتخاب استوار باشد و معمولاَ تعدّد، تنوع به همراه دارد و مخاطب بنابر سلیقه‌ی شخصی خود حق این انتخاب را دارد که چه نوع موسیقی را گوش دهد یا گوش ندهد. به تعبیری دیگر، انتخاب کند که موسیقی جدی بشنود یا سرگرم کننده؛ کار بازاری گوش دهد یا آثاری که دارای مولفه‌ها و پارامترهای هنری هستند.

باری، گرچه منظور آدورنو موسیقی‌های جاز و عامه‌پسند می‌باشد اما می‌توان موسیقی کوچه‌بازاری را نیز در زیرمجموعه‌ی آن گنجاند. آدورنو در کتاب دیالکتیک روشنگری (۶) در نظریه‌ی «صنعت فرهنگ» مهم‌ترین کارکرد و نقشی که هنر می‌تواند داشته باشد را کارکرد انتقادی و نقش رهایی‌بخش آن در راستای نقد ساختارهای سلطه و سرکوب می‌داند که می‌تواند در تغییر آگاهی اجتماعی موثر باشد.

پی‌نوشت
۳- موسیقی کوچه‌بازاری در ایران ابتدا بر پایه‌ی تقلید از روی آثار بزرگان موسیقی جهان عرب همچون فریدالاطرش، زکریا احمد، محمد موجی، محمد عبدالوهاب، ریاض السنباطی، بلیغ حمدی، عبدالحلیم حافظ، ام‌کلثوم و غیره بود.
۴- خالتور واژه‌ای روسی است که در مورد آثار ادبی‌هنری بی‌کیفیت، سطح پایین و سخیف به کار برده می‌شود.
۵- تئودور آدورنو فیلسوف، موسیقی‌شناس و آهنگساز نئومارکسیست آلمانی بود که همراه با ماکس هورک‌هایمر، والتر بنیامین و هربرت مارکوزه از بزرگان مکتب فرانکفورت محسوب می‌شوند.
۶- دیالکتیک روشنگری نام کتابی از تئودور آدورنو و ماکس هورک‌هایمر است که با ترجمه‌ی مراد فرهادپور و امید مهرگان در سال ۱۴۰۱ از سوی انتشارات هرمس ترجمه و چاپ گردید. این کتاب پیش‌تر در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات گام نو از همان مترجمان منتشر شده است.

امین ماسوری

امین ماسوری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است