در آستانه پنجاه و چهارمین سال در گذشت استاد ابوالحسن صبا، باید بگویم که در حقیقت آنچه در باب اقدامات و تحولات ویولن ایرانی بعد از مدرسه عالی موسیقی وزیری عرضه شد، حقا ۵۰ درصد استاد صبا و ۵۰ درصد استاد حسین یاحقی نقش داشتند، حتی مرحوم رضا محجوبی هم با نوآوریها و کوکهای جدید تاثیر بسزایی داشت اما آنچه در مورد صبا باید گفته شود، این است که اولاً صبا فرهنگساز بود و در پرورش و تحولات فرهنگسازی میکرد که در تربیت شاگردانش هم بی تاثیر نبود.
پیش از صبا ویلن را به سبکی می نواختند که تحریرها و تکیهها فرم خاصی داشت، تغییر پوزیسیون یا اصلا معمول نبود یا اگر هم نواخته میشد همانند کمانچه بود یعنی از پوزیسیون اول به چهارم می رفتند. جملهها همه پیوستهوار بود و سکوت ابدا معنا نداشت و کشش روی نتها هم خیلی کم بود چرا که کوتاهی آرشه کمانچه در آن تاثیر داشت.
تکرار جملات و انقیاد در چارچوب و حصار ردیف، غلت ملودیها و نغمات ضربی به طور کلی موسیقیِ آوازی ما را یکنواخت کرده بود. نواختن در کوک بین المللی ویلن (می، لا ،ر، سل) تا آن وقت به طور رسمی اصلا جاری نبود. نواختن «فا سری» روی سیم سوم و «سی کرن» روی سیم چهارم اصلا استفاده نمیشد، کوک ویلن در چپ کوک (می، لا، می، لا) و در راست کوک فقط ر، لا، ر، لا بود.
همیشه هم ویلن یک الی دو پرده بمتر از دیاپازون کوک می شد؛ فقط در بیات ترک و سه گاه کوکهای مخصوصی وجود داشت. تکیهها تحریرها که از اهمیت خاصی برخوردار هستند روی ویلن غالباً به صورت تریل (Trille) ادا میشد. چهارمضرابهای بسیار ساده که به رنگ شباهت داشت روی ویلن تحت تاثیر کمانچه نواخته میشد. صبا ارزش و در حقیقت ویبراسیون و گیلیساندوها را شخصیت و ارزش بخشید و استفاده بجای آن را مشخص کرد. باید در کل بگویم استادانی چون حسین یاحقی و صبا ویلن را به عنوان ساز تخصصی انتخاب کردند چون صدای آن به مراتب به طبیعت نزدیک تر و وسعت آن جوابگوی گوشهها و ردیفهای موسیقی اصیل ما بود و همچنین توقعات و استعداد نهفته در این افراد را برآورده می کرد.
در پایان آرشه گذاریهای خاص انگشتگذاری و تغییر پوزیسیونهایی به شیوه جدید تغییر (نهش) آرشه های استکاتو و اسپیکاتو، تکیههای متوالی، مالشها، نالهها، استفاده از تکنیک چند صدایی، استفاده از گذارهایی (پاساژهایی) مطابقِ متدِ اروپایی، از خدمات هر دو استاد یعنی صبا و حسین یاحقی بود.
۱ نظر