انقلاب پیش آمد و هر کس به گوشهای رفت، عبدالوهاب شهیدی هم به میمه و مزرعه کوچک موروثی بازگشت و با همدمی طبیعت روزگار گذراند؛ دست و دامنش پاک بود و از محاسبهاش باک نبود. طوفان کاشانه او را هم ویران کرد و مدتهای مدید حساب مسائلی را پس میداد که روحاش هم از آنها خبر نداشت، شاید کسانی هم که آن سوی میز پرس و جو می کردند، خبر نداشتند و سالها بعد فهمیدند که مرد بیگناهی را بی سبب آزردهاند ولی حسودان و دشمنانی که از کوتاهی قامتِ هنری و انسانی خود در مقایسه بیجا با رفعت مقام شهیدی، سالها خودخوری کرده بودند اکنون موقع را مناسب و ایام را به کام دیدند و زهر حسادت را در زندگی او ریختند و راحت شدند. اگر بنان و قوامی را استثنا کنیم، در آن زمان هیچ خواننده ای به اندازه او و محمودی خوانساری تا این حد خوشنام نبود و تا این اندازه جفا نکشید. شرح این را هم بگذاریم برای وقت دگر…
این شد که عبدالوهاب شهیدی در سن شصت و اندی رخت مهاجرت برکشید و از میمه و از تهران دل کند یا سعی کرد که دل بکند و نتوانست، نتیجه این شد که حدود دو دهه، جامعه موسیقی از وجود یکی از بهترین خوانندگاناش محروم شد و هیچ کس احوال او را نپرسید و در مطبوعات هم حرفی از او به میان نیامد.
خود من از همه مقصرترم که در سالهای اوج فعالیتام در مطبوعات به عنوان نخستین موسیقی نویس حرفه ای مطبوعات (البته در سالهای بعد از انقلاب) کلمه ای از او ننوشتم و در عین حال عمری را در خلوت با صدایش آرام گرفتم نمیدانم چه سری بود ولی امیدوارم استاد و خدای استاد این کوتاهی را بر من ناسپاس ببخشایند این یادداشت هم بیش از آن که عرض ارادتی باشد در حکم پوزش خواهی و حلالیت طلبیدن از این مرد بزرگ و شریف است.
عبدالوهاب شهیدی در ایام غربت نشینی هم بیکار نماند، وطن درونش، موسیقی، همراه او بود و زنده نگهداشتاش. چندین و چند آلبوم منتشر کرد که در ایران در دسترس نیستند. او که زمانی به شیرینی نغمههای محلی و دشتستانی را چاشنی ملیح موسیقی دستگاهی کرده بود، در این سالها به اوجی زیبا رسید. در آلبوم «تنها بیا» صدای مردی هشتاد و چند ساله را میشنویم که نغمه های آفریده طبع خود را با استادیِ بیمانندی به کلام مناسب و تحریرهای پرشور و حال، میآمیزد و آتشی گدازان از زیر خاکستر عمر را در دستان سرد ما میگذارد. او این آواز بسیار مؤثر را در سنینی خوانده که هیچ خواننده ای را یارا و جرئت خواندن و ضبط کردن نیست.
خوشبختانه اکثر صفحه هایِ قدیمی شهیدی دوباره در قالب سی دی منتشر شده است، ولی سی دی های دوره خارج نشینی شان دستیاب نیست. امیدوارم به همت فرزندانشان منتشر شود. تا بشنویم و بار دیگر تعظیمی کنیم به قامت بلند غنا و استغنای او که هفتاد سال است سایه گستر مانده و بماند.
مجله نگاهنو (شماره ۱۰۰)
۱ نظر