در پی جُستارهای پیشینِ نگارنده و در تداومِ تحقیقات و مطالعاتِ سبکشناختی، بهمقولهی بیان در موسیقی پرداخته شد و مباحثِ فُرم و محتوای بیانی، مورد بحث و نظر قرار گرفت. عنوان شد که اگر در بیان، فُنون بلاغت و فصاحت مورد اهمیت باشد، لحن، شیوه و سبکِ بیانی است. لحن، از منظرِ یک مفهوم عمومیِ موسیقیشناختی مورد بررسی قرار گرفت و عناصرِ لحنساز در موسیقیِ باکلام و بیکلام، عنوان شد. در ادامه، ابزارهای انتقال لحن در موسیقی باکلام نیز مورد شرح و بسط قرار گرفت.
باید پذیرفت که در مقولهی ایجادِ لحن، عناصرِ لحنساز ایفای نقش کرده و مقولاتِ تغییر و تنوعِ در لحن نیز در گروی چگونگیِ بهرهگیری از ابزارهای انتقال لحن میباشد. نقش لحن نیز تثبیتِ جایگاه آنرا بهعنوانِ – یکی از – مؤلفههای سبکشناختی نمایان میسازد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در سنت موسیقی دستگاهی و در هنرِ تکنوازی و تکخوانی (ساز و آواز)، عناصرِ لحنساز حایز اهمیتند. در مورد آواز، حالات و حرکاتِ صوتیِ خواننده، مخرج حروف و نحوهی تلفظِ واژگان، نحوهی بهکارگیری آرایههای صوتی (بهویژه تحریر)، لهجه (گویش، طرز آواز خواندن و تلفظ) و وزنِ خوانش در این خصوص تأملبرانگیزند. در خصوص عناصرِ لحنساز در ساز نیز سونوریتهی ساز، نحوهی کوکِ ساز، ملودیپردازی و ریتم و مترگزینیِ نوازنده، بیتأثیر نیست. درخصوصِ عناصرِ لحنساز در ساز و آواز، عناصرِ جغرافیایی و فرهنگی نیز نقش بسزایی دارند.
از جمله ابزارهای انتقالِ لحن در موسیقی باکلام که در نوشتههای پیشین برشمرده شد میتوان بهمواردی چون: تغیّر، تبدّل و تحوّل در حالات و حرکاتِ آوایی و تمپو و مترِ خوانش، تأکیدات کلامی و آکسانگذاریها، مکثها و سکوتها و بهرهگیری از آرایهها و افکتهای صوتی، اشاره کرد.
در مورد ابزارهای انتقالِ لحن در موسیقی بیکلام نیز شدت و ضعف صدا (فورته، پیانو و…)، تغییر در ریتم و مترِ نوازش، ترکیب نُتها و تغییرات ساختاری مقامها حایز اهمیت خواهد بود. باید پذیرفت که پرداختِ بهاینگونه موضوعات در موسیقی باکلام سهلتر از موسیقی بیکلام بوده زیراکه مقولهی کلام بهیاری تحلیل میشتابد ولی در موسیقی بیکلام که موسیقی ناب است، پردازشِ اینگونه مفاهیم (بیان و لحن)، حایز صعوبتِ بیشتری است.
حوزهی موسیقی بیکلام در سنت موسیقی دستگاهی، در دو رشتهی نوازندگی (تکنوازی- متر آزاد و متر معین) و ملودیپردازی (آهنگسازی) دلالت دارد و این نوشتار نیز علیالقاعده، بایستی نمونهای را در یکی از این حوزهها جهت بحث و بررسی اتخاذ دارد. اثر «صبحگاهی» یا «سلام» (یا بهتعبیر دیگر «سلامِ صبحگاهی») ساختهی استاد فقید «حسن کسائی» و نمونه صوتیای که در دست نگارنده است، سلونوازی این اثر با سازِ نی ایشان و در ادامه نوازندگی با متر آزاد در فضای دستگاه چهارگاه است که در جهت پرداخت بهمقولاتِ «عناصرِ لحنساز» و «ابزارهای انتقال لحن»، نمونهی خوبی است.
۱ نظر