فرامرز اصلانی، خواننده و ترانهسرای نامآشنا دیروز به دلیل ابتلا به سرطان، عصر روز اول فروردین ۱۴۰۳ در هفتاد و نه سالگی در بیمارستانی در شهر مریلند درگذشت.
فرامرز اصلانی، در تهران به دنیا آمد. پدر و مادر فرامرز هر دو علاقهمند موسیقی بود و خانه آنها مکانی برای دیدار اهالی هنر و موسیقی مانند: پرویز یاحقی، حسین و اسدالله ملک، علی تجویدی، رحیم معینیکرمانشاهی، رهی معیری و غلامحسین بنان بود. مادر فرامرز به صورت غیر حرفهای آوازخوانی میکرد و پدرش با نوازندگی تار و سهتار آشنا بود. اما پدر فرامرز اصلانی به فعالیت حرفهای در عرصه موسیقی اعتقاد نداشت و این باور باعث تضاد بین فرامرز و پدرش شد و باعث شد تا فرامرز تا پایان دوره نوجوانی از موسیقی دور بماند.
پس از پایان دبیرستان، فرامرز به انگلستان رفت و در رشته روزنامهنگاری از دانشگاه لندن فارغ التحصیل شد. او بیشتر ترانهها و موسیقیاش را خودش مینوشت و با سبک ویژه خودش با گیتار و آواز اجرا میکرد.
پس از پایان تحصیلات، فرامرز به روزنامهنگاری روی آورد و مقالات بسیاری را به زبانهای انگلیسی و فارسی منتشر کرد. در سال ۱۹۷۲ از لندن به لسآنجلس رفت و چهار سال در آنجا ماند. در سال ۱۹۷۵ به ایران بازگشت و فعالیت خود را در یکی از روزنامههای انگلیسیزبان به نام تهران ژورنال که وابسته به مؤسسه اطلاعات بود، آغاز کرد.
یک شب که مهمان «پری زنگنه» بود، ترانه «آهوی وحشی» را خواند و نواخت. این ترانه مورد توجه دیگر مهمانان آن جمع قرار گرفت که رئیس کمپانی سیبیاس رکوردز اینترنشنال در تهران بود. این آشنایی منجر به انتشار نخستین مجموعه آثار موسیقی فرامرز اصلانی با نام «دلمشغولیها» شد که به سرعت توانست جزو پرفروشترین آثار موسیقی در آن سال قرار گیرد.
در بهبوحه انقلاب، اصلانی به صف مبارزین پیوست و آثاری را در این زمینه از خود به جایگذاشت. اما بعد از انقلاب ۱۳۵۷، به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد و در انگلستان سکونت گزید و در آنجا بهطور همزمان فعالیتهای رسانهای و موسیقایی را پی گرفت. فرامرز اصلانی در سال ۱۹۹۷ به لس آنجلس کوچ کرد.
اصلانی در ادوار مختلف سعی در همراهی مردم ایران در مسائل مختلف سیاسی داشت و در آخرین پیامی که از او به انتشار رسید، این روحیه او مشاهده میشود.
فرامرز اصلانی، یک ماه پیش در پستی اینستاگرامی به زبان فارسی و انگلیسی نوشته بود: «در تار و پود زندگیم، از لحظه ها که چون رشته ای است که اغلب از آغوش مهربانی هایی که مسیرم را آرسته و با دستان همراهان و طرفدارانم با عشق بافته شده، سخن گفته ام. این نخ نرم مهری، مرا وادار به ارائه یک چکیده دیگری از زندگی ام می کند. همانند یک مسافر در این راه پیچیده، من نیز سایه لمس سرطان را ملاقات کرده ام. بنابراین اعلام میکنم که قصد دارم باقیمانده این سال را به درمان و مراقبت از روحیه ام اختصاص دهم. هر طلوع خورشید که چشمان بیدارین را شکوفا کند، قلبی با استواری و امید و جانی بااندیشه و انرژی مقاومت بیشتری می انگیزد تا گامی در مسیر بهبودی بردارم.
پس عزیزانم، من قول می دهم که آسمانی از سفر خود را به عنوان یک مسافر در این آبهای ناشناخته همراه با شما به اشتراک بگذارم. با وعده ملاقات زیر آغوش تابش نور در سپیده دم سال ۱۴۰۴ ارتباط و تماسهایم محدود خواهد بود و خود در اندیشه شما، ایران و ترانه و آواز هستم. فرامرز اصلانی»
مرجان اصلانی، همسر این خواننده سرشناس در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: «در شامگاه روز اول فروردین ۱۴۰۳، سرطانی جانسوز فرامرز اصلانی، شاعر، خواننده، آهنگساز، روزنامهنگار و یک انسان خوب را همراه با نسیم بهاری با بدرودی همیشگی با خود برد، درحالیکه دستانش در دستان عزیزانش بود.»
۱ نظر