رضاقلیخان در شیراز نزد محمدمهدی خان تحصیل کرد و در همانجا وارد دستگاه حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه و حسینعلی میرزا فرمانفرما (پسران فتحعلی شاه) شد و به سبب ذوق ادبی و شاعری مورد توجه دو شاهزاده قرار گرفت و به سرعت ترقی کرد. او ابتدا متخلص به «چاکری» بود و سپس «هدایت» تخلص می کرد.
از خاندان وصال شیرازی و خاندان فروغی افراد بزرگی از جمله محمدعلی ذکاءالملک، ادیب روشنفکر، روزنامهنگار و سیاستمدار و مؤسس فرهنگستان ایران نقش مهمی در شکلگیری دوره پهلوی دارد.
بزرگ خاندان فروغیها محمدمهدی ارباب اصفهانی از معتبرترین بازرگانان اصفهان در سدهٔ ۱۸ و اوایل ۱۹ میلادی است، علاوه بر این، وی به عنوان فردی فاضل، باکمال و دارای تبحر (به ویژه در زمینههای تاریخ و جغرافیا و هیئت) ارزیابی میگردد. او نخستین ایرانیای است که به تصحیح انتقادی شاهنامه پرداخت. محمدمهدی ارباب، پدر محمدحسین فروغی ذکاءالملک و پدربزرگ محمدعلی فروغی ذکاءالملک است
خاندان پیرنیا در روایت تاریخی ایران و همچنین در سیاست تأثیر بسزایی داشتند.
و در نهایت به موضوع موسیقی میپردازیم…
آنچه که از بزرگان ادبیات و مستوفیان و خوشنویسان دوره قاجاریه خوانده ایم به خاطر وجود قائم مقام فراهانی بسیاری از مستوفیان دربار از فراهان بزرگ بوده اند.
طبیعتا در مورد موسیقی با مواردی که در بالا ذکر کرده ایم بزرگان موسیقی ردیف دستگاهی ایران پس از دوره صفویه در فضای شعری غزل و فرهنگ شیعی میبایست در فراهان بزرگ شکل بگیرد. بزرگترین نماینده آن که هم تار را به خوبی مینواخت و هم ردیف و دستگاههای موسیقی را به خوبی تبیین کرده بود، به پایتخت دعوت شد.
او کسی نبود جز علی اکبر فراهانی بود. او بود که به موسیقی ردیف دستگاهی سازمان داد.
آقا علیاکبر فراهانی (۱۲۳۶ یا ۱۲۴۲ (قمری)- ۱۲۷۴ (قمری))، مشهور به جناب میرزا، یکی از برجستهترین نوازندگان دربار ناصرالدین شاه و استاد نواختن تار بود.
عارف قزوینی در دیوان خود به او اشاره کرده و مینویسد آقا علیاکبر بیاندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده به طوری که اغلب وقت را در مصاحبت شاه گذرانیده و او را از نغمات عالی و بینظیرِ ساختهٔ خود، سرمست نگاه میداشتهاست. از عجایب اینکه درجه و میزان هنر استاد به حدی بود که کسی را یارای مخالفت یا جرأت حسادت با او نبوده و اخلاقاً هم طوری با اطرافیان شاه میزیسته که محبوب همه واقع و مورد توجه عموم قرار گرفته بود. وی به قدری مورد توجه شاه بود که در سال ۱۸۵۶ میلادی برابر با ۱۲۷۳ قمری، پرترهای از وی رسم شد که به گفته خالقی در آن زمان وی باید ۴۰ یا ۴۵ ساله میبوده باشد.
آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هر دو از نوازندگان به نام تار، پسران او بودند که سنت او را زنده نگه داشته و به شاگردانِ خود منتقل کردند و خود این شاگردان نیز موسیقیدانان و نوازندگانِ موسیقی سنتی نسل امروز را تربیت کردند. وی همچنین پدربزرگ علیاکبر شهنازی نوازنده سرشناس تار است. بنابر گفتهٔ نوهاش احمد عبادی، آقا علیاکبر زاده فراهان است؛ اما در مورد زندگی وی پیش از آمدن به تهران اطلاع چندانی در دست نیست.
وی صاحب سه پسر بود. پس از مرگ زودهنگام او، برادرزادهاش آقا غلامحسین جانشین او در دربار شد و با همسر وی ازدواج کرد و به پسران او نواختن آموخت. آقا حسینقلی و میرزا عبدالله در زمان فوت او کودک بودند و موسیقی را نزد آقا غلامحسین فرا گرفتند.
پس از آن، دیگر بر همگان روشن است…
با عرض پوزش از بینندگان عزیز سایت که امروز با تاخیر به روز رسانی سایت را مشاهده کردند.