از دوره صفویه به بعد به ویژه از دوره زندیه به بعد کمی ساختارهای آوازی تغییر می کند که می توانیم صحبت از مکتبهای اصفهان و بعد با وجود اقبال آذر که در دوره قاجار به تبریز رفت سخن از مکتب تبریز بگوئیم که بسیار متاخر است.
و اما جمهوری آذربایجان که پس از جدایی این مناطق از ایران در زمان فتحعلی شاه قاجار جداییهایی بین موسیقی ردیف دستگاهی ایران و موسیقی مقامی آذربایجان پیش آمد که در جای خود می توان سخن گفت.
دوره حکومت قاجاریه را بسیاری از منحوس ترین دوره تاریخ ایران می دانند؛ البته اگر جدایی مناطق جدا شده از ایران کنونی را در این دوره کنار بگذاریم، دوره قاجاریه دوره گردآوری و ثبت هنر ایران باید دانست در بسیاری از شاخهها ؛ مانند موسیقی، معماری، خوشنویسی، تذهیب و غیره.
با پایتخت شدن تهران از سوی آقا محمد خان قاجار به خاطر آنکه به قومش در گرگان و مازندران نزدیک بود و بخشی از ترکان را در اطراف تهران مانند شهرهای شهریار، ملارد، و روستاهای استان البرز کنونی و بخشی از روستاهای شهرستان ساوه و… که ترک زبان هستند مستقر کرد.
هنگامی که در دوره فتحعلیشاه پایتختی تهران مسجل شد تمامی حرفهها وارد پایتخت شدند تا از شغل خود نهایت بهره را ببرند: یزدیها شغل ساختمان سازی و شیرینیپزی را قبضه کردند؛ گیلانیها شغل آرایشگری؛ مازندرانیها گرمابه داری؛ ترکها به ویژه زنجانیها نانوایی و پس از آن در اواخر دوره قاجار و اوایل سلطنت پهلوی کردها در ترهبار و کارگر ساختمان و ترکها در بازار و خوار و بار فروشی و دیگر موارد. ما از موسیقیدانان و مستوفیان سخنی نگفتیم.
از دوره صفویه به بعد مناطق قبلا شیعه شده مانند مازندران و استان مرکزی کنونی (به ویژه فراهان بزرگ) را داریم که می توانستند اولین معتمدان حکومت شیعی صفویه باشند؛ هر چند که بسیاری را از لبنان (مانند خاندان کرکی و عاملی) را به ایران دعوت کردند. معتمدان و مستوفیان از مناطق یاد شده بوده اند اینان در دوره زندیه و قاجاریه بطور ارثی جایگزین پدران خود می شدند؛ اما در دوره قاجاریه از این بزرگان باید یاد کرد:
یکی از مهمترین آنها «سید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» (زاده ۱۱۵۸ خورشیدی در هزاوه اراک – درگذشته ۱۲۱۴ خورشیدی در تهران) صدر اعظم ایران، سیاستمدار، ادیب، شخصیت برجسته و تأثیرگذار ایرانزمین در عرصه حکومت و سیاست و نیز ادب و هنر نیمهٔ اول قرن سیزدهم هجری بود.
۱ نظر