گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

عارف و لزوم یک بررسی دقیق‌تر (۲)

ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۲۵۹ – ۱۳۱۲)

عارف تصنیف را که در آن زمان نوع بی‌اهمیتی از اجرای موسیقی بود اهمیت بخشید و با تعهد به مضامین اجتماعی آن را از گروه تعلق مجالس مخموران رهانید. باید دانست که در آن زمان تصنیف شکل امروزی خود را نداشت، اکثراً کوتاه کم وسعت و دارای اشعار نازل و کم قدر بود. عارف برطبق احساسی که از نیاز زمانه داشت در تکمیل این فرم موسیقی کوشید تا در عین حفظ اصالت‌ها آثاری بدیع و موثر پدید بیاورد. بعد از او درویش خان به اتفاق ملک الشعرای بهار نیز تصانیفی خوب و دلکش ساختند اما لطف و مرتبه کارهای عارف را نداشت.

تلفیق شعر و موسیقی در آثار عارف چندین بار از سوی اصحاب مکاتب نوین در موسیقی ایران مورد ایراد و انتقاد قرار گرفته است. باید متذکر شد که تصانیف عارف و اشعار آن از نوعی تلفیق برخوردار هستند که مطابق اصول زیبایی شناسی خاص موسیقی دستگاهی است و در منطق خاص آن جا می افتد. تکرار کلمات و لغات خاصی که ظاهراً زائد بنظر می‌رسند (مثل حبیبم، عزیزم و…) همگی با دقت و سلیقه انتخاب شده اند.

یکی از ناراحتی‌های عارف در زمان حیاتش بدخواندن و اشتباه خواندن آثارش توسط اشخاص دیگر بود. این تصانیف که دقیقاً در چهارچوب موازین موسیقی دستگاهی بودند با اندک بی‌توجهی به ظرایف و دقایق اجرایی شان از حالت اصلی خارج شده و خراب می‌شوند. تنها کسانی که با او معاشر بودند و صورت اصلی تصانیف را از خود فرا گرفته بودند می‌توانستند راویان معتبری برای آنها باشند، مانند عبدالله طالع همدانی (شاعر و نوازنده) و عبدالله دوامی (موسیقیدان) و مرتضی خان نی‌داوود (نوازنده و آهنگساز). به‌نظر می‌رسد صحیح‌ترین اجراهای موجود از تصانیف عارف صفحات استاد مرتضی نی‌داود همراه با آواز قمرالملوک وزیری باشد که در زمان حیات خود عارف ضبط شده و احتمال انحراف از صورت اصلی‌شان بعید بنظر می‌رسد.

و بالاخره طبق اسناد موجود عارف نخستین کسی است که برضد یورش جریان غرب زدگی در موسیقی ایران علم مخالفت برداشت و با بیانی موثر و منطق رسا و صراحت درخشان خطر را هشدار داد. او که خود همواره در فکر پیشرفت موسیقی ایران بود با شانه حساس و طبع عاقبت اندیش خویش، وقوع خطر را احساس کرد و با درج مقاله‌ای در همان ادوار، صدایش را برای نسل‌های بعد محفوظ نگهداشت؛ و حال می‌بینیم که چقدر گفته های او درست بوده است. (قسمتی از این مقاله را دکتر باستانی پاریزی در کتاب نای هفت بند خود نقل کرده است.)

او کسی بود که در عین برخورداری از موهبت های گوناگون برای کسب موارد مطلوب مردمان دیگر همواره صریح و صدیق شجاع و تنها و دردمند و تهیدست ماند و به عقاید خویش چه درست و چه غلط، صادقانه پافشاری کرد. با وجود تمام حرف‌ها او هنوز ناشناخته مانده و باید بررسی عمیق تر و دقیق‌تری از زندگی و بخصوص آثارش به عمل آید تا حقیقت مطلب روشن شود.

مجله آهنگ شماره دو (۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۶۸)

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است