کاری که بسیاری از موسیقیدانان نسل او و بعد از او، مثل یک کار روزانه انجام دادهاند و چهبسا تلاشی که برای اینگونه تبلیغات میکنند، بیش از تلاشی است که برای «ساختن» موسیقی به خرج میدهند. این، تنها وجه از شرافت بیادعای مجتبی میرزاده نیست. کسی که هم از بااستعدادترین موسیقیدانان نسل خود بود و یکی از بااستعدادترین موسیقیدانان همه نسلهایی است که از آنان اثری را شنیدهایم. این گفته کسانی است که میرزاده را بهتر و از نزدیک میشناختند.
مجتبی میرزاده از اعماق اجتماع برآمد. اجتماعی که هنوز هم برای موسیقی و موسیقیدان، شأن و منزلتی قایل نیست. پنجاه سال پیش البته وضع بدتر بود. راه پرفراز و نشیبی که او پیمود، خود موضوع داستانی پرکشش و البته واقعی است. (آیا مجتبی میرزاده کلّ افسانه زندگیاش را با کسی گفته بود؟)، از قعر فقر فرهنگی محیط زادگاهش تا اوج شهرت در پایتختی که دهها موسیقیدان توانا داشت.
رؤیای کودکی او با شنیدن رادیوی همسایه و صدای ساز مهدی خالدی و پرویز یاحقی شکل گرفت، در نامساعدترین شرایط، به خودآموزی پرداخت و در هجده سالگی نوازندهای حرفهای و توانا بود که با هنرمندانی دهها سال بزرگتر از خود، همکاری میکرد، بیست و دو ساله بود که به ارکسترهای بزرگ رادیو، راه یافت و شبانهروزش به موسیقی گذشت. شمار آثار او در زمینههای مختلف، حیرتآور است، هر چند که هنوز هم فهرست مرتّبی از آثار او فراهم نشده است و شاید هم هیچوقت نشود و آن تعدادی که گاه خود او هم میگفت به نظر رقم دقیقی نمیآمد و کمتر از حد واقعی آن بود.
شنیده شده است که حدود ۴۵ عنوان فیلم سینمایی و تلویزیونی، با موسیقی او همراه است. تمهای بدیعی که وی در موسیقی متن سریال تلویزیونی معروف «صمد»، (سالهای ۱۳۴۹ ـ ۱۳۵۳)، موسیقی متن فیلم «درشکهچی» (سال ۱۳۴۸) بهویژه موسیقی متن برنامه تلویزیونی «کافشو» (۱۳۵۶) انجام داد، در زمان خود توجه فیلمسازان را جلب کرد و خوشبختانه تورج زاهدی در سال ۱۳۶۳ در کتاب «موسیقی فیلم» یادداشتی درباره شخصیت موسیقایی میرزاده در فیلمهای ایرانی نوشته است که در این شماره از ماهنامه مقام موسیقایی، آن را، البته با کمی حذف و تلخیص، میخوانید.
حضور نیرومند و بیادعای زندهیاد مجتبی میرزاده، محدود به یک بخش از موسیقی نیست. هر جا که زمینهای از موسیقی فراهم بود، او میتوانست حاضر باشد و بدرخشد. البته او نتوانست و نخواست که در مراتب خیلی رسمی و آکادمیک بنشیند. نه بر صندلی نوازنده ارکستر سمفونیک و نه در هیئت استادی ردیفدان، که به هر حال، کارشان، نواختن مداوم متنهایی ثابت و از پیش نوشتهشده است.
۱ نظر