گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

اجرایی ماندگار از هایفتز (۵)

داستان‌های دیگری نشان می‌دهند با وجود ظاهر مرموزی که هایفتز روی صحنه داشت در زمان‌هایی که وقتش آزاد بود کاملاً برعکس بود. این پسر از شوخی‌ کردن با والدینش و آکومپانیست‌اش آندره بنوآ (Andre Benoist) لذت می‌برد و اغلب درگیر بازی‌های خیالی می‌شد. یکی از شوخی‌های خوشایندش بستن انگشتش با پارچه‌ای آغشته به جوهر قرمز و تظاهر به آسیب ‌دیدگی بود.

مورد دیگر زمانی بود که سوار قطار حمل‌ونقل عمومی کانزاس سیتی می‌شد، طبق گزارش یکی از خبرنگاران کانزاس سیتی استار (۳فوریه ۱۹۱۸) دکمه‌ها را فشار می‌داد و در حالی که به سمت در عقب می‌دوید و می‌خندید از قطار فرار می‌کرد. او هم‌چنین شروع به جمع‌آوری برخی از اسباب‌بازی های نسبتاً غیرمعمول می‌کرد از جمله تفنگ‌های کهنه، شمشیرهای کاپیتان کید، شمشیرهای رییس‌جمهور چینی و یک چاقوی آلمانی.

آکومپانیستش بنوآ در سن آنتونیو لایت (The San Antonio Light) در ۱۰ نوامبر ۱۹۱۸ شوخی کرد و گفت: هایفتز برای اینکه بتواند بهترین عملکرد هنری خود را ارائه دهد به حضور در میان اشیا مورد علاقه‌اش نیاز دارد.

با داشتن یک جمعیت مشتاق و کنسرت‌های بی‌پایان و با توجه به آشفتگی‌های سیاسی مداوم در روسیه هایفتز و خانواده‌اش دلیلی برای ترک ایالات متحده نمی‌دیدند. تا پایان فصل، آنها به آپارتمانی بزرگتر در منهتن نقل مکان کردند. اتومبیل خریدند، راننده استخدام کردند و دو خواهر کوچکتر هایفتز را در مدرسه ثبت نام کردند.

وجود خانواده‌های دیگر هایفتز در بوستون و نیویورک و داشتن ارتباط نزدیک با آنها حس راحتی‌‌شان را افزایش می‌داد. خانواده هایفتز نخستین تابستان آمریکایی خود را در منطقه انحصاری نرگانست پیر (Narragansett Pier)، رودآیلند (Rhode Island) و یک روستای کوچک و دیدنی ساحلی که در ماه‌های تابستان میزبان بسیاری از ثروتمندان نیویورک بود گذراندند.

تا این لحظه پایه‌های حرفه‌ای هایفتز در آمریکا گذاشته شده بود. آژانس ولفسون هیچ مشکلی برای رزرو کنسرت‌ها برای فصل آینده نداشت و هایفتز هم‌چنان به ضبط آثاری ادامه داد که بسیار خوب فروش می‌رفتند. در سپتامبر ۱۹۱۸ هایفتز بار دیگر راهی تور شد و تیتر‌های بزرگتری را به خود اختصاص داد و تحسین‌های بیشتری دریافت کرد و خود را به عنوان برجسته‌ترین ویولنیست قرن بیستم تثبیت کرد.

بگذارید کلمات پایانی را از زبان خودش بکار بریم:خبرنگاری از کانزاس سیتی استار (۱۳ فوریه ۱۹۱۸) که از او درباره احساساتش نسبت به آمریکا پرسیده بود، در کتابی تسلط ابتدایی هایفتز در زبان انگلیسی و هیجان او نسبت به زندگی جدیدش را به تصویر کشید: «چه می‌گویی؟ بزرگ؟ عظیم؟ بله من قبلاً هم در پتروگراد موفقیت داشته‌ام اما نه با این همه جمعیت. این مرا بسیار خوشحال می‌کند».

زهرا نصیری

زهرا نصیری

زهرا نصیری متولد سال ۱۳۵۳، کرج، لیسانس حقوق قضایی، نوازنده و مدرس ویولن کلاسیک

۱ نظر

بیشتر بحث شده است