نوازندگی مهدوی نیز در آن سالها ترکیبی فشرده بود از آموزشهایش نزد اساتید مختلف الطریق حسین ملک، فرامرز پایور، پرویز مشکاتیان و مجید کیانی و عشق وصف ناپذیرش به مضرابهای ملکوتی رضا ورزنده بزرگ و رنگ گرفته از شوری سلحشور که هم جلال داشت و هم جمال، و اگر خدماتش در مسند مدیریت مراکز گوناگون اداری و آموزشی عمر او را وقف خود نکرده بود، معلوم نبود که امروز در چه رتبهای از سنتور نوازی مطرح میشد.
هرچند به شکل رسمی رتبه برتر نوازندگی در بخش سنتی در هشتمین جشنواره موسیقی فجر را، اساتید وقت و تکنوازان قدر به او اهدا کردند اما همین که هست و دیگر؛ آلبوم «به یاد استاد امیر بیداریان» (آذرکیمیا) گواهی صادق بر تواناییها و احساسات رضا مهدوی در اجراهای آن سالهاست.
یادم میآید که اولین ضبط امیری فلاح و مهدوی اجرایی دلفریب بود از ترانه قدیمی گیلکی گل پامچال و آواز دشتی که وقتی از رادیو پخش شد (۱۳۷۲) چه موجی از استقبال را برانگیخت و از این دست اجراهای خصوصی با هنرمندان و اساتید به تعداد قابل توجهی نیز دارد. این ضبط ها هیچکدام مبنی بر برنامه ای از پیش تعیین شده نبودند.
بداهه در شرایطی غیر قابل پیش بینی اتفاق می افتاد و صدایی خوش برمیخاست برای همین هم هست که شیارها نقطه شروع چندان مشخصی ندارند، و فضاهای خانگی در آنها حس میشوند. گهگاه که استاد می خواهد مطلبی را بخواند مایه و نام شاعر را اعلام میکند و گاه صدای شاگرد وفادارش جناب محمدرئوف قنبری است آوازی از نقطه فراز مخالف سه گاه شروع می شود و زود به فضای درآمد فرود می آید، دوباره از مخالف شروع میشود و این بار با مثنوی هیچ آداب و ترتیبی برای بداهه (که شرح سیال دلتنگی هاست) نمیتوان تصور کرد در این نوع بداهه نوازنده و خواننده گوش بر درون خود گشودهاند و از اتفاقاتی که در لحظه متعلق به آن رخ می دهد استقبال میکنند.
شرط ماندگاری چنین اجراهایی صداقت در بیان سرراست آن اتفاق و توانایی فنی لازم برای اجرای آن است شرایط حاکم بر آن «لحظه»، مختصات آن اجرا را تعیین میکند مثل هنگامی که سنتور پایهای ضربی (چهارمضراب) را مینوازد و خواننده به آوازخوانی (بدون وزن با متر آزاد) ادامه میدهد شیرینی لحن آواز زنده یاد امیری فلاح در ادای واژهها و بیان مفاهیم عاطفی اشعار مقولهای کاملاً کیفی است و از دایره شرح و توصیف بیرون میشود باید آن را شنید و با بیان خوانندگان امروزی مقایسه کرد تا دریابیم چقدر از حضور سرراست و صمیمی در بطن کلمات دور افتادهایم و عادت به برودت بیان و اجراهای استودیویی شسته رفته و البته بیحس برایمان تبدیل به معیار شده است.
در این آلبوم مصاحبه های رادیویی استاد امیری فلاح را هم در اختیار داریم، صدای گفتار استاد در این جا، فراتر از یک عامل ساده نوستالژیک است. اول آنکه شرح زندگی آن هنرمند فروتن را بهتر از خود او کسی نتواند گفت، و دوم آن که از نحوه گفتار آن پیردانادل می توان نحوه زیر و بم های آواز و طرز تلقی او از واژه های زبان فارسی را دریافت. وصف خصوصیات فرهنگی هنری و عوامل مؤثر در پیدایش خوانندگانی این چنین در محیط آموزشی قدیم که از زبان استاد شنیده می شود که دیگر جای خود دارد؛ که گفتهاند: «به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک»
این اجراها همه مربوط به سال های ۷۳ – ۱۳۷۲ است. شیار دیگری هم هست که در سال ۱۳۵۴ از یک برنامه صبح جمعه رادیویی پر شده است. آوازی از امیری فلاح ۷۵ ساله همراه با تار هنرمند عزیز و خوشنام، جناب فریدون حافظی که امیری در وصف او میگوید استاد ما هستند. این صدا را مدیونیم به هنرمندی که بیریا و عاشقانه همچون ساقی فرخ رخ حافظ در آن سالهای دور هنرمندان گوشه نشین را به مردم معرفی میکردند و خوشباد یادش
روزنامه ایران (۱۱ آبان ۱۴۰۰)
۱ نظر