تعداد کمی از کنسرتها آنچنان تأثیری میگذارند که یک قرن بعد همچنان درباره آن صحبت شود. اولین اجرای او در آمریکا نام هایفتز را بالا برد و آغازگر مسیری شد که نیم قرن طول کشید و به هر گوشهای از جهان رسید و استانداردهای نوازندگی ویولن را متحول کرد. اهمیت این رسیتال به خوبی در گفتوگویی معروف بین ویولنیست میشا المان (Mischa Elman) و پیانیست لئوپولد گودوفسکی (Leopold Godowsky) ثبت شده است. زمانی که آنها اولین اجرای هایفتز را تماشا میکردند، المان به دوستش گفت: «اینجا گرم است، نه؟» گودوفسکی بلافاصله پاسخ داد: «نه میشا، برای پیانیستها گرم نیست!»
هایفتز و خانوادهاش از ترک روسیه پشیمان نبودند. چون بلشویکها در انقلاب اکتبر قدرت را به دست گرفتند و جنگ داخلی ویرانگری را آغاز کردند. آنها بر تصمیمشان ایمان داشتند. توافق با دفتر موسیقی ولفسون (Wolfsohn) که گزارش شده بود ۸۰۰۰ دلار پرداخت کرده بود، باعث سفر هایفتز به آمریکا شد و خواستار برگزاری چندین تور در نیویورک و شهرهای بزرگ اطراف آن گردید. در هیاهوی پس از اولین اجرا، آن تور به یک فصل کامل کنسرت تبدیل شد و به بیش از ۵۰ اجرا گسترش یافت که در آپریل ۱۹۱۸ به پایان رسید.
هیچ فیلم، صدا یا عکس از اولین اجرای او ضبط نشد. اما حجم زیادی از نقدها نشان میدهند که اساس استایل هایفتز از همان ابتدا آشکار بود. بحثی که تا به امروز ادامه دارد این است که آیا هایفتز یک ویولونیست «خونسرد» (بدون خودنمایی) بود؟ که این بحث بلافاصله پس از اولین اجرایش آغاز شد.
ادوارد اسمیت در روزنامه «جهان» (The World) (25 نوامبر ۱۹۱۷) نوشت: «گفتم که پسر آرام بود، او بیشتر از این بود، بیتفاوت بود […] اجرای حیرتانگیزش را بدون هیچ حرکت نمایشی و تجملگرایی به پایان رساند». زبان بدن او احساس هیجان ناشی از سازش را نشان نمیداد.
خبرنگاری برای کریستین ساینس مانیتور (Christian Science Monitor) (30اکتبر ۱۹۱۷) نظری نسبتاً تحسینآمیز داشت و به طعنه گفت که کمیسیون موسیقی جزیره اِلیس باید به این تازهوارد توصیه میکرد که به دنبال یک هدف موسیقیایی برود نه صرفاً حرکات آکروباتیک.
علیرغم گلههای گهگاه مبنی بر اینکه اجرا بیش از حد بر تکنیک تأکید داشت تا موزیکالیته، برنامهها دقیقتر تنظیم میشد. قطعات با کمک پدرش رووین هایفتز (Ruvin Heifetz) که خودش ویولنیست و اولین معلم پسرش بود انتخاب میشد. بیشتر قطعات از رپرتوار هایفتز در زمان تحصیلاش در روسیه انتخاب میشد، به طور مثال آثار وینیاوسکی که از اولین اجرایش هنگام فارغالتحصیلی از مدرسه موسیقی ویلنیوس (Vilnius) در سن ۸ سالگی بود.
هایفتز بخش زیادی از همان برنامه را برای اجرای بین المللیاش در کانادا (۱۹۱۷)، انگلیس و فرانسه (۱۹۲۰)، استرالیا (۱۹۲۱)، ژاپن (۱۹۲۳) و نیوزلند (۱۹۲۷) دوباره استفاده کرد.
آثار ویتالی و شوبرت را در تمام دوران حرفهای خود اجرا کرد و تماشاگران تا سال ۱۹۵۰ از آنها بهرهمند شدند. از تمام ۳۳ کنسرتوی ویولنی که هایفتز در دوران حرفهای اش ضبط یا اجرا کرد، کنسرتوی دوم وینیاویسکی و پنجم موتسارت از همه بیشتر اجرا شد.
۱ نظر