۲۹ آذر سال روز خاموشی ابوالحسن صبا
صبا مردی بود باظاهری خوش، بسیارساده زندگی میکرد و با اکثر شاعران و هنرمندان عصرخود دوستی داشت. او مدتی در مدرسه عالی آمریکائی تحصیل کرده بود. در سال ۱۳۰۱ برای همیشه قیل وقال مدرسه را رها کرد و به موسیقی روی آورد. در تمام عمرش این خوشبختی را داشت که جز به سودای دل خویش که موسیقی بود، نپرداخت. صبا از سال ۱۳۱۰ در خانهاش کلاس خصوصی موسیقی ترتیب داد. او را به خاطر ایثارش در تعلیم شاگردان با میرزاعبدالله مقایسه کردهاند.
شاگردان او هیچگاه خصوصیت استاد را فراموش نمی کنند. از سال ۱۳۱۸ که رادیو تهران تاسیس شد، در رادیو نوازندگی میکرد و تا پایان عمر در هنرستان ملی بهکار تدریس و تحقیق موسیقی اشتغال داشت. زندگی صبا آن رفاهی را که باعث فراغ بالش در پرداختن به نوازندگی باشد در اختیار او نگذاشت.
از سال ۱۳۱۰ به بعد مجبور بود بهطور جدی و مداوم به تعلیم موسیقی بپردازد. کار سنگین تعلیم سبب شد که هنر نوازندگی او به آنچنان تعالی که در خورش بود و انتظار می رفت نرسد. اما هنوز هیچیک از تربیت یافتگان صبا یا نوازندگان دیگر روشی برتر از صبا پیش نگرفته اند. از این رو یکی از افتخارات صبا در این است تاروزی که چشم از جهان فرو بست نوازندهای ممتاز و استادی یگانه در موسیقی ایران بود.
صبا هنرمندی بود بدعت گذار و در همان حال ادامه دهنده سنت ها؛ سنتهایی که در زمان او در شرف از یاد رفتن بود. در میان معاصران خود شایستهترین هنرمندی بود که میتوانست این هر دو را به انجام رساند. آثاری که از او باقی است و آنچه که از شخصیت و کارش نقل می کنند نشان میدهد که انجام این مهم را تا پایان عمر فروتنانه دنبال کرد. صبا موسیقی غرب را به خوبی می شناخت. بتهوون، بارتوک، کدای و پرکوفیف، موسیقیدانان دلخواهاش بودند.
در جوانی به مدرسه کمال الملک رفت و از این نقاش معروف تعلیم نقاشی گرفت. چند تابلو رنگ و روغن از او باقی است. او علاوه بر اینکه ادبیات کلاسیک ایران را به خوبی میشناخت و بدان عشق می ورزید، از ادبیات جدید ایران نیز اطلاع داشت. آثار نیما و هدایت را خوانده بود و با نیما دوستی نزدیک داشت.
صبا در شب جمعه بیست و نهم آذر ۱۳۳۶ بر اثر بیماری قلبی برای همیشه خاموش شد.
۱ نظر