اشاره
کتاب «سازنامه» پژوهشی در شناخت سازهای دوره ساسانی به تازگی به قلم مهشید فراهانی تالیف و توسط انتشارات ماهور منتشر شده است. مولف در این اثر با رویکرد موسیقیشناسی منابع تاریخی را مورد تحلیل قرار داده و سعی کرده است غبار فراموشی را از سازهای متعلق به دوره ساسانی بزداید. به همین مناسبت با وی به گفتوگو نشستهایم که شرح آن در ادامه از خاطر شما میگذرد.
در ابتدا لطفا بگویید ایده تالیف کتاب«سازنامه» از کجا آمد؟
نوشتن کتاب در مورد تاریخ موسیقی ایران پیش از اسلام، از زمانی که مشغول پژوهش در این مورد را شروع کردم تبدیل به دغدغه ذهنیام بود. در ابتدای شروع کار اطلاعات کافی نداشتم و بعدها هم مشغلههای متعدد فرصت تمرکز بر این موضوع را نمیداد. روزهای ابتدای سال ۹۹ که متوجه شدم قرنطینه همگیری ویروس کرونا مدتها طول میکشد و فعالیتهایم به دلیل قرنطینه محدود شده بود به مطالعه، تصمیم گرفتم نوشتن کتاب را شروع کنم. ابتدا فکر میکردم نوشتن کتاب تاریخ موسیقی ساسانی را بتوانم در شش ماه انجام بدهم ولی بعد از مدتی متوجه شدم که موضوع از آنچه فکر میکردم گستردهتر است و تصمیم گرفتم از سازشناسی این دوره شروع کنم. چون منابعی که جمعآوری کرده بودم تقریبا تکمیل بود و هم این که به نظرم سازشناسی، پایهای بود برای باقی مباحث.
معمولا پژوهشهای تاریخی از حیث دسترسی و بررسی منابع با دشواریهای متعددی همراه است؛ با توجه به این موضوع از چه روشی برای پژوهش استفاده کردید؟
بله دقیقا دسترسی به منابع بسیار بسیار سخت است. آثار باستانی در موزههای دنیا پراکنده است و گرفتن تصاویر این آثار گاهی واقعا به سختی امکان پذیر بود. در حال حاضر و بعد از گذشت دو سال و با وجود مکاتبههای متعدد هنوز نتوانستم عکس مهمی را از یکی از موزههای اروپا بگیرم. در مورد منابع مکتوب هم این سختی وجود دارد. با وجود اینکه تصحیحهایی از نسخههای خطی در دسترس است ولی بخش موسیقی در عمده تصحیحها با مشکلات جدی روبروست و به همین دلیل در خیلی از موارد لازم بود که اصل نسخه خطی را بتوانم ببینم. ولی در مورد بعضی نسخهها مثل «خسرو و ریدک» این امکان وجود نداشت. البته امیدوارم روزی موفق به مطالعه این نسخه خطی بشوم.
این مشکلات باید با جایگزین کردن بهترین نمونهها حل میشد. در مورد آثار باستانی سعی کردم با طراحی خطی از روی یک اثر باستانی، مشکل را تا حدی حل کنم. از یکی از دوستان خواهش کردم تصاویر آثار باستانی را برایم طراحی نماید تا مشکل چاب نداشته باشد؛ به دلیل مساله کپی رایت و هم مشاهده اثر برای مخاطبی که کمتر با آثار باستانی برخورد داشته قابل درکتر باشد. در مورد نسخههای خطی هم اشکالات موجود را بیان کردم و امیدوارم در آینده این راه هموار تر شود تا بتوانم نتیجه دقیق تری بگیرم.
باتوجه به تعدد زیاد نگارهها و همچنین تصاویر اشیایی که در موزههای مختلف جهان است و شما از آنها استفاده کردید، چه مدت زمانی صرف این کار شد؟
در مطالعات تاریخ موسیقی دوره های پیش از اسلام به دلیل این که نمونه صوتی وجود ندارد منابع در دو گروه دسته بندی میشوند: آثار باستانی که شامل تصاویری از سازهای موسیقی آن دوره هستند و آثار مکتوبی که به موسیقی آن دوره اشاره میکنند. در مورد زمان لازم برای اینکار باید بگویم زمان مشخصی نداشت. چون از ابتدای شروع مطالعاتم بر موسیقی ایران پیش از اسلام در بیست و یک سال گذشته، مجموعه خوبی از منابع تصویری و مکتوب گردآوری کردهام. اما در مورد برخی آثار نیز به نمونه جدیدتر و با کیفیتتر نیاز بود که در یک مورد سه ماه زمان برد.
۱ نظر