زندگی توام با خود ویرانگری داریوش رفیعی در نسلهای گذشته از طرفی سرزنشآمیز و از طرف دیگر همدلانه و ترحمآمیز بوده است. واقعیت این است که ماجرای شومی که شمع وجود داریوش رفیعی را به خاموشی برد، میتوانست نابود کننده زندگی بسیاری از هم نسلان او و بعضی از دوستانش در جامعه موسیقی باشد.
در همان زمان الگو قرار گرفتن رفیعی، یکی از نگرانیهای جماعت معلم مآب آن دوره بوده است، تا جایی که حتی مقالهای وجود دارد که در آن سوگواری برای رفیعی را هم مورد انتقام قرار داده است جامعه موسیقی را از دلسوزی برای او بر حذر داشته است.
البته نباید فراموش کرد که داریوش رفیعی اگر گرفتار افیون نمیشد، احتمالاً امکان پیشرفت تکنیکی داشت.
با این حال او با همان میزان از قدرت صدا و تکنیک که نهایتاً میتوان آن را بسیار معمولی تلقی کرد، محبوبیت بسیار زیادی کسب کرد.
زیبایی چهره و خلوصی که در صدای او نهفته بود، او را به عنوان یک کاراکتر یگانه در نسل خود و حتی چند نسل بعد معرفی کرده بود.
محقق و تاریخدان یکتای موسیقی ایران، علیرضا میرعلینقی در نقدی به چرایی ماندگاری او در کنار دیگر چهرههای محبوب آن نسل اشاره میکند و آنجا «بیریایی و صفای جوانی خالصانه و عاشقانه» را رمز ماندگاریاش میداند.
در کنار این عامل که همچون ایشان آنها را مهمترین عامل شهرت رفیعی میدانم، باید به دو عامل دیگر نیز اشاره کنم.
اولی قابلیت بازخوانی آن ترانهها برای عموم افرادیست که قدرت متوسطی در خوانندگی دارند، در واقع عموم مردم میتوانند این ترانهها را تقریباً به شکلی که رفیعی خوانده بخوانند. هرچند این از تحسین برانگیز بودن توانایی او در خوانندگی میکاهد ولی میتواند هم موجب اجرای بیشتر این ترانهها در بین عموم مردم و زنده نگهداشتن یادش شود و هم باعث همذات پنداری بیشتر مردم با او شود.
دومی اما موضوع بسیار پیچیده است که نیازمند تحلیلی چند جانبه و بینارشتهای دارد. حتی بررسی اینکه یک زیباییشناسیِ مد روز در عرصه پوشاک چرا ماندگار میشود و یک همتای دیگرش نمیشود، پاسخی ساده و سرراست ندارد چهرسد به عرصه صدا و موسیقی که تجریدیتر و مبهمتر مینماید.
از دیدگاه رواداری در آزادی عقیده و زندگی شخصی، به خودم اجازه نمیدهم که به کسی درباره سبک زندگی شخصیاش خرده بگیرم، حتی درباره افرادی که شهرت و محبوبیتی میان جوانان دارند و الگوی آنها هستند. ما تنها میتوانیم قضاوت شخصیمان را داشته باشیم ولی روا نیست که وارد حوزه زندگی شخصی افراد شده و آنها را سرزنش کنیم.
سبک زندگی رفیعی هرچه بود، آسیبش به خودش میرسید و اینکه دوست داشت الگو باشد یا نباشد هم به خودش مربوط است و ما نباید این بار را به دوش او و هر کس دیگری بگذاریم.
از شهر کرمان ما حداقل چهار خواننده مشهور داشتیم که به عقیده من هیچ کدامشان به سطح اول آواز نرسیدند ولی یک خصوصیت مشترک در میان همه آنها، مردمداری و فروتنی مثال زدنی بود.
روزنامه اعتماد
۱ نظر