گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

استنلی جردن، معرف تکنیک تاچ بر گیتار

استنلی جردن (Stanley Jordan) نوازنده آمریکایی و صاحب نام در سبکهای jazz و jazz fusion میباشد و شناخته شده ترین نوازنده در جهان بدلیل داشتن تکنیک مخصوص بخود و آنهم نوازندگی با انگشتان دست راست بدون استفاده از مضراب (تکنیکی که باید وی را بنیانگذارش در این سبک دانست) این تکنیک معروف به touch technique میباشد.

وی در ۳۱ جولای سال ۱۹۵۹ در شیکاگو بدنیا آمد و دارای مدرک آکادمیک در موسیقی نیز میباشد. او در سال ۱۹۸۱ از دانشگاه پرینستون و در رشته موسیقی فارغ التحصیل شد.

اما تکنیک منحصر بفرد وی:

در حالت معمولی یک گیتاریست برای به صدا در آوردن یک نت باید دست چپ خود را در قسمت پشت فرت مورد نظر قرار دهد و سپس دست راست با نواختن سیم صدای نت مورد نظر را به صدا در آورد. اما تکنیک خاص استنلی جوردن tapping با دو دست میباشد.

اکثر گیتاریست های این کار را با یک انگشت انجام میدهند اما وی با گسترش دادن این تکنیک و لگاتوهای بیشتر نتهایی با صدایی که میتوان از نظر حجم صدایی کنترل نمود را تولید میکند و ایده اینکار را باید در ساز پیانو جست چون وی تا مدتها نوازندگی پیانو را نیز بصورت جدی ادامه میداد و اگر نگاهی به شیوه نوازندگی وی بیندازیم انگشتان پیانیستی را میبینید که بجای پیانو با ساز گیتار موسیقی خود را اجرا میکند! و هدف او بدست آوردن صدایی متفاوت و موسیقی مخصوص به خودش میباشد.(البته این نوع نوازندگی در ساز قمپوز هم به صورت فراگیری در ترکیه رایج است)

tapping به وسیله دو دست به نوازنده این اجازه را میدهد که ملودی و آکورد را بصورت همزمان به اجرا در آورد و همچنین این قدرت را به وی داده است که بتواند با دو گیتار متفاوت در آن واحد بنوازد یک گیتار آکورد را میگیرد و با گیتار دوم ملودی مینوازد! کاری که در حالت معمول باید دو نوازنده انجام دهند را وی به تنهایی انجام میدهد.

هر چند این تکنیک را نوازنده هایی مانند Chapman Stick که خود او نیز تحت تاثیر نوازنده دیگری با نام Emmett Chapman به اجرا در آورده بودند اما گسترش و بسط این تکنیک حاصل تفکر و شخص استنلی جردن میباشد.

Jimmie Webster اولین نوازنده ای است با تکنیک tapping شناخته شده است اما وی از دست راست همانند کاری که Chapman و Jordan انجام میدهند استفاده نمیکرد.

این شیوه نوازندگی باعث میشود تا دست ها هر یک توانایی مساوی را باهم داشته باشند و همچنین قابلیت اجرای موسیقی کنترپوانی ( چند صدایی ) را به نوازنده میدهد که خود انقلابی در موسیقی نوازندگی گیتار الکتریک محسوب میشد.

هر چند در حال حاضر نوازنده هایی با تکنیک های بسیار قویتر نیز وجود دارند که در نوع خود بینظیر میباشند که مشهورترین نام در میان آنها اعجوبه نوازندگی گیتار الکتریک مایکل آنجلو میباشد.

اما استنلی جوردن را باید یکی از اشخاصی دانست که بنیانگذار تحولات تکنیکی و موسیقیایی در دنیای نوازندگی شد و بسیاری از نوازندگان مطرح حال دنیا خود از الهام گرفتگان شیوه وی میباشند.

Audio File
قسمتی از کنسرت استنلی جردن را ببینید

از دیگر نوازندگان برتر در سطح جهان نیز باید از اشخاصی چون Steve Hackett، Eddie Van Halen ،Steve Vai Randy Rhoads و Joe Satriani نام برده شود که از این تکنیک در قسمتهایی از قطعات خود استفاده میبرند (هر چند بیشتر در کارهای مونوفونیک از این روش استفاده میکنند و میتوانند بسیار سریعتر از اجرای ها پلی فونیک باشند.)

از نوازنده های دیگری که از این ایده تاثیر گرفتند میتوان به گیتاریست سبک Jazz-funk چارلی هانتر اشاره کرد که تکنیکی را برای خودش بوجود آورد با اجرا بر روی سازی با طرح خودش بصورت هشت سیم که میتوانست همزمان باس – ملودی و آکورد را بنوازد.

یکی دیگر از شیوه های مخصوص استنلی جوردن کوکی گیتار وی میباشد. از سمت باس به تریبل سیمها به این صورت کوک میشود EADGCF – می – لا – ر – سل – دو – فا (بر خلاف کوک استاندارد می – لا – ر – سل – سی – می) و بر اساس همین تغییر کوک میتوان آکوردهایی که میتوان با یک شیوه یکسان در سرتاسر دسته گیتار اجرا نمود.

گیتار اصلی وی توسط شرکت Vigier Guitars در سال ۱۹۸۲ ساخته شد در مدل Arpege که flat guitar میباشد که باعث شده اکشن گیتار به پایین ترین سطح خود برسد. این اکشن پایین موجب میشود تا اجرای تکنیک tapping با سهولت بیشتری انجام گیرد.

نامهای مجموعه آلبوهای منتشر شده استنلی جوردن چنین است:

Magic Touch 1985

Standards, Vol. 1 1986

Flying Home 1988

Cornucopia 1990

Stolen Moments 1991

Bolero 1994

The Best of Stanley Jordan 1995

Stanley Jordan Live in New York 1998

Relaxing Music for Difficult Situations, I 2003

Ragas 2004

Dreams Of Peace 2004

وی در حال حاضر در آریزونای آمریکا اقامت دارد و عمده فعالیت وی نوازندگی و چاپ کتاب های آموزشی میباشد و همچنین تدریس بعنوان استاد در دانشگاه آریزونا و تحصیل در رشته موسیقی درمانی.

en.wikipedia.org

سحر افشانی

سحر افشانی

دیدگاه ها ۵

  • سلام”
    باید این واقعیت را مد نظر داشت که کمتر تکنیکی را می توان پیدا کرد که شخص خاصی مخترع آن تکنیک باشد و معمولا تکنیک ها با گذر زمان و توسط افراد مختلف به وجود می آیند و پر و بال پیدا می کنند.در طول نوشته چندین بار ذکر شده بود که استنلی جردن بنیانگذار این تکنیک است ولی دوستان گرامی توجه داشته باشند که شاید شیوه استفاده وی از این تکنیک منحصر به فرد و یگانه باشد ولی نمی توان وی را مخترع این تکنیک نام برد.چه بسا افرادی که قبل از وی از این تکنیک و به شیوه های دیگر استفاده کرده باشند ولی در جامعه هنری آن ها را به عنوان بنیانگذار این تکنیک نمی شناسند.در واقع این تکنیک با تلاش های بزرگانی چون ادوارد ون هلن(Edvard Van Helen)، مایکل آنجلو و همچنین استنلی جردن عمومیت یافته است و امروزه به طور وسیعی در تمام دنیا و با روش های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.

    در واقع این تکنیک، تکامل یافته تکنیک تپینگ می باشد.(در تکنیک تپینگ معمولا از یک یا دو انگشت دست راست( گاهی هر دو) برای به وجود آوردن صدا استفاده می کنند.)

    ما در کار های دیگر بزرگان نیز شاهد انجام این تکنیک با شیوه های مختلف هستیم.آیا می توانیم هر کدام از این نوازندگان را مخترع تپینگ دانست!!؟

  • بنده مطلب را با دقت و تمرکز کامل مطالعه کرده ام.دوست گرامی خواهش من از شما این است که شما نیز یکبار دیگر مطلب من را با دقت بیشتر مطالعه بفرمایید.در واقع خود شما حرف من را تایید کرده اید ولی نمی دانم چرا من را به بی دقتی متهم فرموده اید؟!!

    اگر نگاهی به پاراگراف اول متن بیتدازید (نوازندگی با انگشتان دست راست بدون استفاده از مضراب تکنیکی که باید وی را بنیانگذارش در این سبک دانست) می بینید که دقیقا از کلمه بنیانگذار استفاده شده است.درپاراگراف سوم متن نیز از کلمه استفاده شده است همانطور که از معنای لغت منحصر بفرد واضح است یعنی تکنیک خاص جردن است و مخترع تکنیک وی بوده است.این دو قسمت از متن با قسمتی از متن که شما نیز به آن اشاره کرده اید کاملا متضاد است.و بنده خواهان اصلاح کلمه بنیانگذار و منحصر به فرد بودم خواهش بنده از نویسنده مطلب آن بود که با توجه به این که این تکنیک توسط اشخاص دیگر و قبل از استنلی جردن استفاده شده با استفاده از کلماتی چون منحصر به فرد و یا بنیانگذار، ارزش کاری آن هنرمندان را زیر سوال نبریم ضمن آنکه اگر به خط هفتم نوشته بندهمراجعه فرمایید خواهید دید که من نیز استنلی جردن را جزء افرادی دانسته ام که معرف این تکنیک بوده و اگر این تکنیک عمومیت یافته به لطف هنرمندانی است که استنلی جردن یکی از آن ها بوده است نه همه آن ها!!! در واقع مناسب ترین کلمه را خود مترجم و نویسنده مطلب در سر تیتر مقالهبا مطرح کردن کلمه معرف آورده است ولی نمی دانم چرا در طول متن در جاهایی وی را بنیانگزار و در جای دیگر وی را معرف تکنیک دانسته است.همانطور که شما دوستان عزیز می دانید این دو کلمه تفاوت معنایی بسیاری با هم دارند. بنده به آن قسمت از متن مقاله که شما برای سنجش دقت من آورده اید هیچ شکی ندارم همانطور که خود در خط هفتم از نوشته خود به این مطلب اشاره کرده ام ولی فرق بسیاری است بین کسی که تکنیکی را بوجود آورد و کسی که تکنیکی را معرفی و عمومیت می دهد.

    و اما در مورد آنکه فرموده اید یک نفر مبتکر تکنیکی خاص باشد اصلا چیز عجیبی نیست!
    بنده ام نگفتم چیز عجیبی است!! بنده از کلمه استفاده کرده ام. تکنیک هایی که توسط یک فرد خاص به وجود می آیند بسیار کمتر از تکنیک هایی است که با گذر زمان و توسط افراد مختلف به وجود می آیند و پر و بال پیدا می کنند!!!و این گفته را گذشت زمان به ما نشان داده است و فکر می کنم برای دوستان ملموس و قابل درک باشد.شما اشاره کرده اید که در سبک کلاسیک و فلامنکو بارها می توان از این نوع تکنیک ها مشاهده کرد.بلی بسیاری از تکنیک ها وجود دارند که یک نفر خاص مبتکر آن باشد ولی این تعداد زیاد در مقابل تکنیک هایی که توسط افراد مختلفی و با طی دوره ای از زمان به وجود امده اند بسیار کم و ناچیز است.

    در ضمن دوست گرامی اگر هدف شما از درج این نظر دادن آموزش به بنده حقیر، و خارج کردن من از گمراهی بود با توجه به آنکه مدت یک هفته از درج مقاله در سایت گذشته است شایسته تر بود تا ضمن این که این نظر را در سایت قرار می دهید،نظرتان را برای من نیز می فرستادید(این کار با کلیک کردن بر روی اسم شخص فرستنده به راحتی مقدور می باشد) تا بنده نیز در جریان نظر شما قرار بگیرم و از اتهامی که شما به من زده اید
    از خود دفاع کنم.

    با تشکر علی سعدابادی

بیشتر بحث شده است