ایرانیان به طور علمی موسیقی را بررسی کردند و الحان موسیقی را بر اساس روزهای هفته به هفت لحن تقسیم کردند که آنها را هفت خسروانی نامیدند. بعدها خسروانی به دستان و دستان به دستگاه تغییر نام داد و در نهایت هفت خسروانی به هفت دستگاه تبدیل شد.
هفت لحن خسروانی را چنین ذکر کرده اند:
اسکاف – بهار – امرس – ماداروستان – سایکاد – سم و جواهران.
البته حسینعلی ملاح خسروانی را با این عنوانها معرفی می کند:
بهار – بندستان – آپرین – مادوزسپان – ششم – گوه – اسپراس.
پس از ظهور اسلام خسروانی را بر اساس دوازده ماه سال به مقام تغییر دادند.
دوازده مقام موسیقی عبارت بود از:
عشاق – نوا – بوسلیک – راست – حسینی – حجازی – رهاوی – زنگوله – عراق –
اصفهان – زیرافکند – بزرگ.
از حدود صد سال پیش دوازده مقام منسوخ و هفت دستگاه زیر رایج شد:
شور – سه گاه – چهارگاه – همایون – نوا – راست پنجگاه – ماهور.
در اینجا لازم به یاد آوری است که به طور کلی، موسیقی قدیم ایران بیشتر عملی بوده تا علمی و حتی شاید
بزرگان موسیقی این سرزمین اطلاع دقیقی از موسیقی علمی نداشته اند.
موسیقی در ایران بعد از اسلام
هنگامی که اعراب ایران را فتح کردند وارد دروازه ی سرزمینی شدند که در هنر
و موسیقی سرآمد بود؛ مرزهای فرهنگی سرزمینی کهن به روی آنان گشوده شد.
این نوع موسیقی که امروز از آن به عنوان موسیقی اسلامی یاد می شود تلفیقی
است بین موسیقی ایران و اعراب.
چنانچه از شواهد بر می آید اعراب دارای دو نوع موسیقی بودند، یکی حدی و
دیگری نصب.
حدی نغمه ای بود که شتربانان و کاروانیان برای شترهای خود می خواندند تا
شتران تیزتر برانند و بر اساس ضرباهنگ پای شتران تنظیم می شد و می توان
گفت اولین نمونه از موسیقی ضربی اعراب بدوی بوده است.
آواز نصب نوعی رجز خوانی بود که در جنگها و مرثیه خوانی ها به کار برده می
شد و از حدی کاملتر و دارای ضرباهنگی تندتر بود.
آواز حدی (حدا) و نصب فاقد نظم و قاعده ی مشخصی بود به همین دلیل آن را
غناءالمترجل می نامیدند.
ابن مسجع
در قرن اول هجری ابن مسجح به قصد فراگیری موسیقی وارد ایران شد. پس از
آن به تقلید از موسیقی ایرانی به سامان بخشیدن به موسیقی عرب همت
گماشت. اولین تمرکز ابن مسجح روی عود عربی بود. او به تقلید از عود ایرانی
سیم اول عود عربی را یک و نیم پرده یعنی به فاصله ی سوم کوچک به پایین و
سیم چهارم را یک و نیم پرده یا همان سوم کوچک به بالا انتقال داد و آنها را بم
و زیر نامگذاری کرد ولی سیمهای میانی به همان نامهای مثنی و مثلث باقی
ماندند.
عود عربی نیز دارای فاصله ی چهارم شد و محدوده ی آن از یک هنگام
به دو هنگام افزایش یافت. بعدها فارابی افزودن فاصله ی چهارم را به عود تایید
کرد. در همان قرن اول هجری ریتم و ایقاع که ابتکاری نوین در موسیقی
اسلامی (موسیقی ایران و موسیقی عرب) بود شکل گرفت. وزن پایه ای برای
اشعار عرب بود. اشعاری که بر پایه های اسباب، اوتاد و فواصل شکل می گرفت.
عالی دستتون درد نکنه