پس از این «حسین علیزاده» فرا میرسد. او امکاناتی را که در خود موسیقی دستگاهی موجود است به شکلی هوشمندانه به کار میگیرد. مساله برای علیزادهی اواخر دههی ۱۳۶۰ این بود که از دل خود آواز کلاسیک ایرانی، بدون تسطیح یا تغییر بنیادی، همآوایی برآورد. او ذهنیت منجر به آن تجربهها را سالها بعد چنین شرح میدهد: « میخواستیم [همآوایی] شکل قراردادی یا تکراری کر که بیشتر شبیه به آوازهای غربی [است] نباشد به این فکر رسیدم که چگونه میشود در خود آوازهای موسیقی ایرانی یک حالت پولیفونی در آواز ایجاد کرد و در عین حال هر کدام از خطوط استقلال خودشان را داشته باشند و جملاتی را که میخوانند همان تکنیک موسیقی آوازی در آن باشد.» (۵)
آنچه در میان تکنیکهای معمول نامزد مناسبی برای چندصدایی شدن به شمار میآید؛ اول مضاعف کردن صداها در اکتاو (بمتر یا زیرتر) است (۶) و سپس ساختار جواب آواز. جواب آواز نوعی «درهم آوایی» (heterophony) را در اختیار میگذارد که در آن اغلب نوازنده خط ملودی خواننده را با اندکی تاخیر و تغییر تکرار و دنبال میکند.
این برای یک شنوندهی موسیقی کلاسیک ما چندصدایی محسوب نمیشود زیرا موسیقی ما در مورد نحوهی روابط عمودی این دو خط ساکت یا بیتفاوت است و شنونده نیز جز در قالب یک حس کلی از سازگاری و ناسازگاری، یا زیبایی و نازیبایی همنشینی، آن را تکصدایی میشنود، اما هنگامی که رفتار جواب آواز را نه یک ساز و یک خواننده بلکه دو یا چند خواننده بازسازی میکنند آنگاه چندصدایی بودن همین رفتار موسیقایی دیگر قابل چشمپوشی نیست. چون گوش ما عادت کرده خواننده را دنبال کند و صدای بیش از یک خواننده که همزمان میخوانند قطعا به صورت «چند صدا» شنیده میشود.
پیرو این دیدگاه در ۱۳۶۹ ابتدا علیزاده و «خسرو سلطانی» در طرحی مشترک (۷) «نوبانگ کهن» را آفریدند. در متن آن (مشخصا در «درآمد خارا» و «شهناز») این نوع چندصدایی اولین بروز خود را پیدا کرد. خطوط آواز ایرانی با همان شکل شناختهشدهاش روی هم قرارگرفتهاند. اگر چه اغلب به جای این که اینها خطوط تقلیدی تاخیردار باشند، خطوطی موازی هستند که با فاصلههای ثابت از یکدیگر حرکت میکنند (و این ویژگی گونههای اولیهی چندصدایی است)، یا آکوردهایی ساده را شکل داده و تنها لحظاتی از طریق ناهمزمانی یا تفاوت کلی خط ملودیک از یکدیگر جدا و مستقل میشوند.
پی نوشت
۵- پیاده شده از گفتگوی «دویچه وله» با حسین علیزاده به تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۴.
۶- «برونو نتل» هم در جایی این گونه دوبله شدن در موسیقی جدید را نوعی کنار آمدن موسیقی ایرانی -که به نظر او در سنتش چندصدایی جای چندانی نداشته است- با چندصدایی دانسته است.
۷- میزان تاثیر هر یک در آفرینش این مجموعه نامشخص است. کتابچهی رسمی آلبوم در حال حاضر نقش حسین علیزاده را سرپرستی گروه و خسرو سلطانی را تدوین اعلام میکند بدون آن که دقیقا مشخص باشد «تدوین» به چه معنا است. در همین حال علیزاده همانجا اشاره میکند که «… به صورت ابتکاراتی نوین در تنظیم و تدوین و رنگآمیزی سازها توسط نوازندگان انجام شده است». از همین رو آن را طرحی مشترک نامیدم.
۱ نظر