در سیستم آموزشی متداول موسیقی کلاسیک، مبنای آموزش بر اساس گام است؛ گامی که از هشت نت متوالی تشکیل می شود و بسامد نت هشتم دو برابر نت اول است. در این سیستم، نت هفتم در صورتی که فاصله نیم پرده با فاصله هشتم داشته باشد، گرایش به حل شدن روی درجه ی هشتم (تونیک) را دارد. همانطور که گفته شد، این میل به حل شدن زمانی شدت می یابد که فاصله ی درجه ی هفتم و هشتم نیم پرده باشد، در این صورت نت هفتم را نت محسوس تلقی می کنند. اما آیا می توان این قرارداد را مصداق عینی مفهوم «محسوس» در موسیقی ایرانی دانست؟
در گام ماژور و مینور موسیقی غربی می بینیم که درجات اول (تونیک) چهارم و پنجم حائز اهمیت است و علت این اهمیت آن است که روی تریاد این سه نت تمام نت های گام وجود دارد. به عنوان مثال در آکورد دو ماژور تریادهای:
درجه ی اول: دو- می- سل
درجه ی چهارم: فا -لا- دو
درجه ی پنجم: سل- سی- ر
همان طور که می بینیم تمام نت های گام در آکوردهای سه صدایی این درجات وجود دارد. این روال در تمام گامهای ماژور و مینور ثابت است و همیشه محوریت اصلی با تونیک است و حتی محسوس نیز میل به حرکت به سمت آن را دارد و در مینور درجه ی هفتم به صورت مینور هارمونیک نیم پرده ی کروماتیک بالا می رود تا شرایط نت محسوس به وجود آید. معمولا در مدولاسیون محوریت نت های حائز اهمیت تغییر می کند و مثلا در حرکت به دومینانت یک گام، درجه ی پنجم گام قبل (البته حتی با تغییرات عرضی سایر درجات) محور واقع می شود. اما در سیر ملودی موسیقی ایرانی اتفاق به گونه ای دیگر می افتد.
“نت رهبر در موسیقی غربی فقط درجه ی هفتم گام است و به آن سانسبیل می گویند اما در موسیقی شرقی و از جمله مدهای موسیقی دستگاهی نت رهبر در یک مد در جاهای متفاوت فونکسیون خود را نشان می دهد. در تن ها یک تن هسته ای وجود دارد که تمام تن های مد به گرد محور آن می چرخد. هر نتی که پیش از فرود به این نت هسته ای قرار بگیرد به آن نت رهبر می گوییم” (۱)
می بینیم که در مد های موسیقی دستگاهی، به جز تونیک (یا شاهد درآمد)، نغمه های دیگری هم به اندازه ی تونیک (و گاهی بیشتر از آن) حائز اهمیت است و ملودی حول نغمه هایی که بیشترین تاثیر و نقش را دارد می گردد و آن نغمه ها محورهای اصلی یک مد هستند.
پی نوشت
۱- فرهنگ شناسی موسیقی ایرانی، گاهنامه ی تکثیر شده در مکتب میرزا عبدالله
۱ نظر