مروری تحلیلی بر کتابشناسیهای موسیقی در ایران
کتابشناسی یا معادل انگلیسیاش (Bibliography) ترکیبی است که در آن واژهی Bible به معنای انجیل و مطلق کتاب مورد استفاده قرار میگیرد. استفادهای شبیه آنچه در زبان فارسی در ترکیب «اهلِ کتاب» از واژهی کتاب میشود که در اینجا مراد از آن «نوشتنی» و اثر مکتوب است. بنابراین کتابشناسیها به ثبت و دستهبندی آثار مکتوب دربارهی یک موضوع خاص میپردازند. در زبان فارسی برای انواع اختصاصیتر کتابشناسی (برای مثال فهرست و دستهبندی مقالات مربوط به یک موضوع) اصطلاح مقالهشناسی یا گاهی مرجعشناسی یا منبعشناسی نیز به کار رفته است که همگی بر کلی یا جزئیتر شدن دایرهی شمول موضوع دلالت دارند نه تغییر ماهوی در کارکرد.
کتابشناسی و فهرستهای وابسته، از عناصر شناختی (اطلاعاتی) مرتبهی دوم است. نسبت کتابشناسی به کتابها و جریان نشر را شاید بتوان به یکی از جنبههای رابطه میان واژهنامه و زبان تشبیه کرد (آسان کردن جستجو). هر چند در واژهنامهها معمولا چندین معنی در مقابل یک مدخل قرار میگیرد (یعنی از دیدگاه ریاضی یک رابطهی یک به چند) اما در مرجعشناسی یک مدخل (نام مرجع) ممکن است در مقابل چند توصیف یا قلم اطلاعاتی تکرار شود (یعنی رابطهی چند به یک).
مولفههای یک کتابشناسی
ساختن یک کتابشناسی فرایندی پردازشی است که پیش و بیش از هر چیز سرعت دسترسی به اطلاعات پراکنده و مشروح را افزایش داده و عمل جستجو را کوتاه میکند. پردازش مرتبهی دوم اطلاعات که باعث آفرینش «اطلاعاتی دربارهی اطلاعات» میشود. در این گونه پردازش، اولین موضوع مهم دستهبندی است. یک کتابشناسی یا مرجعشناسی حتا اگر هیچ دادهی توصیفیای به همراه نداشته باشد با تقسیم اطلاعات اولیه به موضوعات مشخص، کاربرش را برای برگزیدن از میان اطلاعات درهم یاری میدهد.
کاربر این نوع اطلاعات بیش از همه، کسانی هستند که بهدنبال نوشتهها و مراجع مرتبط با موضوعی خاص، برای مطالعهی دقیقتر میگردند. کمتر دیده شده کسی برای خواندن یک کتاب یا مقاله از سر تفنن زحمت مطالعهی یک مرجعشناسی را بر خود هموار کند. پژوهشگران اعم از حرفهای و غیرحرفهای، مهمترین استفادهکنندگان این کتابها هستند؛ در نتیجه کیفیت این کتابها را باید بر اساس میزان برآورده کردن نیازهای پژوهشی سنجید.
از دیدگاه این دسته از استفادهکنندگان اولین نیاز، دقت و شفافیت در روشهای تقسیمبندی و نوشتاری است. به همین دلیل در ابتدای کتابشناسیهای معتبر نوشتهای دربارهی این روشها و مستنداتشان موجود است. غیر از تقسیمبندی، هر قلم اطلاعاتی یا مدخل نیز خود حاوی اطلاعات است؛ برای مثال: آوردن تنها نام کتاب، با آوردن نام کتاب و نویسنده متفاوت است؛ نمونهی دوم اطلاعات بیشتری را منتقل میکند. ضمن این که این یکی از عناصر متمایز کننده میان کتابشناسیهای مختلف است، ترتیب نوشته شدن این اقلام هم برای خوانندهی دقیق، حاوی اطلاعات است. برای مثال: نام کتاب، نام نویسنده،تاریخ نشر با تاریخ نشر، نام نویسنده، نام کتاب؛ از این دیدگاه متفاوت است که دومی اهمیت بیشتری برای کارهای جدیدتر قائل شده اما اولی اهمیت بیشتری به شناخت نویسنده داده است.
با وجود آوردن عنوان و تقسیمبندی موضوعی، خوانندهی پژوهشگر گاه نیازمند است بیشتر بداند، چرا که بسیاری از اوقات عنوان، گویای تمامی بار اطلاعات یک مقاله یا کتاب نیست. همچنین تقسیمبندی موضوعی هر چقدر هم دقیق باشد نمیتواند خواننده را کاملا راهنمایی کند که در مقاله چه چیزی خواهد یافت. به همین دلیل توصیف و چکیدهنویسی یا به عبارت دیگر کتابشناسی توصیفی ضرورت مییابد. اولین مسئلهای که کتابشناسیهای توصیفی را از یکدیگر متمایز میکند روش چکیدهنویسی است؛ زیرا یک چکیدهی خوب میتواند ضمن فشرده بودن، اطلاعات زیادی را منتقل کند. از این دیدگاه هر چه اطلاعات منتقل شده نسبت به طول چکیدهی نوشته شده (تعداد کلمات) بیشتر باشد کارآیی بیشتر است.
در فهرستنویسی از مراجع (بهویژه مقالات) علمی این مشکل کمتر دیده میشود چون که چکیدهی مقاله یا پژوهش بخش جدا نشدنی آن است؛ بدیهی است که میتوان (اگر اندازه اجازه میدهد) آن را بدون تغییر چاپ کرد و در غیر این صورت مبدا کار قرار داد. اما در ایران حتا مجلات تخصصی موسیقی (غیر پژوهشی) نیز چکیدهی مقالات را چاپ نمیکنند، که بتوان از آن استفاده کرد. بنابراین چکیدهنویسی را باید مولف کتابشناسی انجام دهد از همین رو انتخاب زبان هم از عناصر مهم بوده و نتیجهی کار باز هم متمایز کننده است.
پس از یک بار فهرست کردن تمامی مراجع، مسئلهی فهرستکردن ضربدری پیش میآید. به لحاظ این که مقالات (و بیش از آن کتابها) تنها به یک موضوع نمیپردازند، گاه لازم است اطلاعات مربوط به یک مدخل در چند جای دیگر هم بیاید. تشخیص این نکته که این تکرار اطلاعات در کجا و در مورد کدام مدخلها صورت بگیرد، نکتهی دیگری است که به عنوان وجه تمایز میان کتابشناسیهای مختلف میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
فرهنگ و آهنگ شمارهی ۱۹
بسیار مفید و کاربردی بود. متشکرم