فقط صدا (JUST SOUND)
شاید میان آنچه در واقعیت محض رخ می دهد در مقایسه با دریافت و درک ما از اعمال ارادی و غیر ارادی، فاصله زیادی وجود داشته و بین این دو برابری و تضاد حاکم باشد، معیار چیست و تشخیص و تفکیک استدلال چگونه صورت می پذیرد؟ جنجال میان این دو عرصه قدرتمند از گذشته تا به حال مقدمات بسیاری از احتمالات، آزمایشات، اکتشافات و تغییرات بوده است، نیروهای درونی ما به شکلی آگاهانه در صدد انعطاف به سویی آرمانی است که با مدلهایی از تجربیات دوران حیاتمان آمیخته است.
به طور معمول در انجام متمرکز به کاری و یا عادت به پیروی از عملی، واقعیت فعلی جدا از لعاب و قوام خواسته هایمان مورد بررسی قرار نمی گیرند، آری درست است که نتیجه کلی و نهایی رخدادی، در مجموع تحلیل عوامل درونی، میسر است،اما در بسیاری از موارد احساسات صرف، بر محور کار استواربوده و یا بخش گسترده ای از آراء در اختیار آن است.
سوال این است که تا چه میزان به وجود عوامل موثر دیگری در بیرون و درون خود اشراف داریم و چه مقدار به تحلیل و چگونگی و ارتباط و اثرگذاری آن واقف بوده و برایمان قابل تعریف است؟ جایگاه تفکر خلاق کجاست و کدام نیرو و انرژی می تواند انگیزه محرک نگاهی از این دست به دنیای پیرامون ما با وجود پدیده های جذاب آن شود؟
هدف این است که عملی، اقدامی، حرکتی، واقعه ای، ابراز احساسی و یا هر اسمی از این گروه را که معمول و عادی می پنداریم و شاید آنرا کوچک شمرده و اهمیتی برای آن قائل نباشیم به تعریفی مستند و توضیحی نه چندان مفصل بیان کنیم.
به ابتدای حرکت ارادی نواختن می رویم، آنگاه که حرکتی منظوم به تولید صدایی می انجامد که در محیط پرآکنده می شود، در این بین همه اعضای موثر حاضر هستند : زمان – مکان (محیط) – انسان – اثر هنری همچون ساز.
این ۴ عنوان عوامل اصلی هستند که در چنین مواردی در طبقه بندی درجه ۱ قرار می گیرند که می توانیم به ترتیب توضیحاتی درباره آن بدهیم، در این گذر باید جدا از تعاریف معین برای هر عنوان به روابط و نسبتهایی که این عناوین در شرایط مختلف نسبت به یکدیگر پیدا می کنند، توجه داشت.
زمان به عنوان شریانی از موقعیتهای کلی در تمام بخشها در جریان است که ما خود نیز در آن غوطه وریم، و در دوره های مختلف منظم و یا غیر منظم توجیهات و تجربیات منحصر به خود را بروز داده و ما در اصطکاک و هم آمیزی تمام با آن به سر می بریم به شکلی که تفاوتها را در مقاطع متنوع آن احساس کرده و روند نظرات متعدد خود را در درون آن شاهد هستیم که در بهترین حالات نشانه رشد و پیشرفت است.
تاثیر محیط نیزبه دو شاخه اصلی تقسیم می گردد که در مورد اول اثرات تربیتی و روانی که بر خصوصیات شخص وارد است و شامل تمامی ویژگیهای این دسته می شود که در صورت تمایل به شناخت بیشتر آن می توان به سایر کتب مربوطه مراجعه کرد ولی به جهت اینکه مبحث مورد نظر از تعاریف فلسفی لازم به شکلی وجودی و عینی تبدیل شود بخش دوم تاثیر محیطی را پی می گیریم.
در بخش دوم، خواص فیزیکی و مکانیکی محیط در تعامل با منبع تولید انرژی صوتی است که بوسیله عامل انسانی نواخته و شنیده می شود و او نیز در جایگاه نوازنده و شنونده صدای پدید آمده، نظر و عقیده ای معین را مطرح می سازد که لزوما در محیطهای مختلف می تواند تفاوتهایی را در نظرات او به دنبال داشته باشد این همان تعریف کلی از تاثیر محیط است که بواسطه خصوصیات متنوع اختیاری و یا جبری در برابر اصواتی که تولید می شوند از خود نشان می دهد. (به طور مشخص، عملکرد های اکوستیکی مورد نظر است.)
۱ نظر