حقیقت یافتن یکی از دو سوی این متناقضنما دیگر بستگی به مولف و کارش ندارد بلکه بیشتر مربوط به واکنش جامعهی موسیقی است و آن کسانی که کتاب را میخوانند و به کار میبندند. احتمالا آگاه بودن بر این نکته که تحلیل ردیف به عنوان نوعی دستور زبان چه کاستیهایی دارد یا میتواند به بار آورد، همان کاستیها را به نقطهی قوتی در دگرگونی تلقی ما از دامنهی خلاقیت در موسیقی دستگاهی تبدیل خواهد کرد، حتا اگر شده با مطرح کردن پرسشهایی دربارهی حدود تفسیر و … به بیان دیگر اگر دستاوردهای تحلیلی کتاب به عنوان یک حقیقت مسلم یا یک و تنها یک تفسیر قطعی درک شوند سوی اول روی میدهد و اگر به عنوان یک تفسیر خاص اما معتبر از میان بسیار تفسیرها، سوی دوم.
افزون بر تاثیری که ممکن است تحلیل ردیف بر عمل موسیقایی بگذارد، آنچنان که نغمهنگاری ردیف میرزا عبدالله گذاشت، یک کارکرد دیگر هم کار پژوهشی کتاب مییابد که اصلا در بین هدفهای اعلام شدهی مولف نیست اما ممکن است به اندازهی آنها (و از دید من) حتا مهمتر باشد. این کارکرد تاثیر احتمالیای است که مجموع نغمهنگاری ردیف و تحلیل ردیف بر مسالهی تجزیه و تحلیل موسیقی در موسیقی کلاسیک ایرانی خواهد گذاشت. از این دیدگاه، اولا مجموع این دو میتواند تا حدی مسالهی «نقش اندک تجزیه و تحلیل در آموزش موسیقی ایرانی» (صداقتکیش ۱۳۹۱: ۱۳) را دگرگون کند. و ثانیا با وجود آن که کتاب خود حاوی تجزیه و تحلیلی سادهشده از متن ردیف میرزا عبدالله است، کارکردهای تحلیلی ثانویهای نیز میتواند بیابد.
دگرگونی در نقش آموزشی تجزیه و تحلیل موسیقی زیاد دور از ذهن نیست و شاید در عمل تاکنون هم روی داده باشد. درست از همان هنگامی که هنرآموزان ایدههای گسترش و تکرار را بر اساس نتنویسی طلایی (یا به تنهایی) به هنرجویان آموزش دادند تجزیه و تحلیل را (هر چند اندک) به بخشی از روش آموزششان بدل کردهاند و برای آن سهمی قایل شدهاند. روشن است که تحلیل ردیف میتواند این نقش را گسترش بدهد، حتا تا آنجا که دیگر نیازی نباشد بپرسیم «تجزیه و تحلیل موسیقی چه نقشی جز جستجوی موسیقیشناسانهی صرف میتواند در موسیقی ما داشته باشد؟» و از این رهگذر روایی رویکرد تحلیلی به موسیقی نیز پایدار شود.
در مرحلهی پس از افزایش نقش، کارکردهای ثانویهی تحلیلیِ تحلیل ردیف را بیش از هر چیز تمرکز بر یکی از مشکلات تجزیه و تحلیل موسیقی ایرانی که ناروشنی روش تشخیص ساختارهای بین گوشهها و مُد باشد، به بروز میرساند. طلایی در دو کار آخرش، با همهی اما و اگرهایی که در همین مقاله دربارهی دومی پیش کشیده شد، گامهایی در روشن و قاعدهمند ساختن این مساله برداشته است.
به سادگی کارکردهای تحلیلی سطح کلانتر هم یک نمونهی انجام شده از جملهبندی و تقطیع را در دست دارند و هم یک ترمینولوژی که فعلا تا انجام کارهای بعدی یا انتشار کارهای ژرفتر اما منتشر نشده، میتواند با در نظر داشتن دو سویهی بدبینانه و خوشبینانهی آن مورد استفاده قرار گیرد.
از آن گذشته او در همین پژوهش یک ساختار میانی بین جمله و گوشه پیشنهاد میکند که با توجه با توصیف آن تحت نام آناتومی باید اندام یا اجزای گوشه نامیده شود. افزوده شدن چنین سطح میانهای(۲۱) -اگر به کلی با آن مخالف نباشیم و نیاندیشیم که رابطهی سلسلهمراتبی حتمیای میان جمله، جزء گوشه و گوشه وجود ندارد- میتواند در تجزیه و تحلیل اجراهای وفادارنه یا آزادتر ردیف یا حتا قطعات پیشساختهی دستگاهی راهگشا باشد و تغییر و تبدیلات سبکی را با روشنی بیشتری به نمایش بگذارد. زیرا طلایی با تحلیلش، مسیر تجزیه و تحلیل از ساختار خرد به کلان دستگاهها را یک گام دقیقتر کرده است.
۲۱- پیش از این در مقالهای (صداقتکیش ۱۳۹۱: ۲۴) سلسله مراتب قابل تجزیه را سه تا تشخیص دادهام اما لایهی میانی را به فرمولهای ملودیک و نقشمایهها نسبت دادهام. اکنون به نظر میرسد باید این امکان جدید نیز در نظر گرفته شود.
کتابنامه
اسعدی، هومان
۱۳۸۲ «بنیادهای نظری موسیقی کلاسیک ایران: دستگاه بهعنوان مجموعهای چندمُدی»، فصلنامه ماهور، شمارهی۲۲: ۵۶-۴۳.
جعفری، حسامالدین
۱۳۹۶ «تحلیل تحلیل ردیف؛ در نقد کتاب تحلیل ردیف از داریوش طلایی»، وبگاه هونیاگ: http://www.huniyag.com/sanjesh-e-honar/tahlil-e-tahlil. آخرین بازدید: شهریور ۱۳۹۶.
حجاریان، محسن
۱۳۷۹ «توضیحاتی بر «نقدی بر نقد» آقای فخرالدینی، و چند مقولۀ موسیقایی»، کتاب سال شیدا، شمارهی ۴: ۱۵۴-۱۲۵.
شعاری، مسعود
۱۳۹۴ تحلیل، نتنگاری و نگرشی بر ساختار موسیقی دستگاهی ایران، تهران: موسسه خدماتی موسیقی عارف.
صداقتکیش، آروین
۱۳۸۸ «نمودی از جهان متن اثر، کاوشی در جایگاه، کاربردها، دشواریها و روشهای آنالیز موسیقی: مقدمه، و آنالیز موسیقی چیست؟»، فرهنگ و آهنگ، شمارهی ۲۷: ۳۳-۲۸.
۱۳۸۹الف «نمودی از جهان متن اثر، کاوشی در جایگاه، کاربردها، دشواریها و روشهای آنالیز موسیقی: آنالیز دربارهی چیست؟ معطوف به چیست؟، و آنالیز برای چه مورد استفاده قرار میگیرد؟»، فرهنگ و آهنگ، شمارهی ۲۹: ۴۷-۴۴.
۱۳۸۹ب «نمودی از جهان متن اثر، کاوشی در جایگاه، کاربردها، دشواریها و روشهای آنالیز موسیقی: نقدها و ایرادهایی که بر آنالیز وارد میکنند»، فرهنگ و آهنگ، شمارهی ۳۰: ۳۵-۳۲.
۱۳۹۱ «تجزیه و تحلیل موسیقی ایرانی؛ بررسی برخی چالشها، گردآوری امکانات یک مدل»، دوفصلنامهی پژوهشی مهرگانی، شمارهی ۵: ۳۱-۷.
طاهری، پژمان
۱۳۸۲ به چارده روایت؛ آوانگاری تطبیقی چهارده روایت درآمد شور، تهران: کتاب مهر.
طلایی، داریوش
۱۳۷۲ نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی ، تهران: ماهور.
۱۳۷۸ «موسیقی: ردیف و سیستم مقامها»، فصلنامه هنر، شمارهی ۴۲: ۱۴۵-۱۲۲.
۱۳۸۵ ردیف میرزاعبدالله؛ نتنویسی آموزشی و تحلیلی، تهران: نشر نی.
۱۳۹۴ تحلیل ردیف: براساس نتنویسی ردیف میرزا عبدالله با نمودارهای تشریحی، تهران: نشر نی.
فاطمی، ساسان
۱۳۹۳ «داریوش طلایی استادی اثرگذار در عصر بازکلاسیکسازی موسیقی ایرانی»، هنر موسیقی، شمارهی ۱۴۲: ۱۴-۱۲.
کیانی، مجید
۱۳۹۳ «ویژگیهای نگاه تئوریک داریوش طلایی در موسیقی ایران»، هنر موسیقی، شمارهی ۱۴۲: ۱۱-۸.
مسعودیه، محمدتقی
۱۳۶۵ مبانی اتنوموزیکولوژی (موسیقیشناسی تطبیقی)، تهران: سروش.
۱۳۷۶ ردیف آوازی موسیقی سنتی ایران به روایت محمود کریمی: آوانویسی و تجزیه وتحلیل، تهران: انجمن موسیقی ایران با همکاری ماهور.
Talaei, Daryoush
۲۰۱۵ “The Musical Language Elements of Persian Musical Language: Modes, Rhythm and Syntax”, Kimia-ye-Honar Quarterly, vol. 3, no. 11: 5.
Mohsen, Hajarian
۱۹۹۶ “Book Review”, Iranian Music Newsletter, Vol. 1, No. 1: 6.
۱ نظر