نکتهی دیگر اینکه ردیف به رغم انجماد در دهههای اخیر و تبدیل شدن از یک کارگان مدل به یک کارگان ثابت، کماکان به عنوان تنها مجموعهی منسجمی که بخش اعظمی از محتوای مدال موسیقی کلاسیک ایران را در خود جای داده، کارکرد آموزشی نیز یافته است و در مسیر آموزش آن مطلوب است هنرجویان، به طور عینی منطق فرمال آن را درک کنند. منطقی که به زعم نگارنده و به اعتبار مواجههی متعدد با این مسأله در کلاسهای مختلف موسیقی، در ردیفهای سازی دستگاه مهمی چون شور شفاف نیست و در خصوص آن، ساختار منسجمی در ذهن هنرجویان شکل نمیگیرد. نوشتهی حاضر سعی بر حل این مسأله دارد.
***
در این نوشته نخست طرح کلی ساختار دستگاه شور ارائه خواهد شد. سپس ضمن بررسی این ساختار در ردیف سازیِ میرزاعبدالله و ابهاماتی که در ماهیت مدال و چیدمان واحدهای دروندستگاهی آن مطرح است، بافتار گوشههای موجود در چینشی مجدد و با هدف ارائهی تصویری شفاف و آسانفهم از روند مدگردیهای این دستگاه بهنمایش گذاشته خواهد شد. به رغم اینکه تمامی ردیفهای سازی در آنچه که به عنوان ابهامات در جوهرهی این ردیفها مطرح خواهند شد با هم مشترکاند، اما با توجه به اینکه در دهههای اخیر، ردیف میرزاعبدالله به دلایل مختلف بیش از ردیفهای سازی دیگر مورد توجه بوده، این ردیف برای نوشتار حاضر انتخاب شدهاست.
۲-
طرح کلی ساختار دستگاه شور
با نگاهی کلی، شاکلهی دستگاه شور را در سه بخش عمده میتوان دید:
۱.۲ مد مبنا (مد شور):
عنوان هر دستگاه مشخصکنندهی مدی است که در شروع هر دستگاه معرفی میشود: درآمد. این مد موقعیتی برجسته دارد از این نظر که متناوباً در سراسر اجرای دستگاه، از طریق انگارههای ملودیکی که فرود نامیده میشود، به آن برگشت داده میشود (فرهت، ۱۳۸۰: ۴۱).
بستر نغمگی دستگاه شور در منطقهی درآمد (مد شور بهعنوان مد مبنا) را میتوان بدینشکل نشان داد:
نغمهنگاری ۱. بستر نغمگی مد مبنا
شاهد این مد نغمهی سل است و مدهای ثانویهای با نغمات شاهد متفاوت با آن، اما با بستر نغمگی مشترک، بر بستر این مد ارائه میشوند که البته این مدهای ثانویه در ردیف دستگاه شور مستقیماً حضور ندارند و بهصورت آوازهای این دستگاه ظهور یافتهاند. (۱) نکتهی دیگر اینکه در گسترهی نغمگی این مد، محدودیت ناشی از نحوهی کوک ساز در ردیفهای سازی در نظر گرفته نشده (۲) و ازین رو محدودهی نسبتاً وسیعی را شامل میشود؛ لیکن آنچه در معرفی این مد بیش از هر چیز دیگر دارای اهمیت است نظام فواصل آن یعنی چینش فواصل طنینی (ط) و مجنب (ج) بهویژه در نغمات بالای شاهد است.
۱ نظر