اکثر افرادی که اهل موسیقی سمفونیک بودند و با فعالیتهای پیشین شما آشنایی داشتند تصور میکردند که وقتی شما رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده بگیرید حجم زیادی از آثار مربوط باشد به آثار آهنگسازان بزرگ ایرانی که البته در مصاحبه های قدیمی شما هم این پیشنهاد همیشه به رهبران آن دوره ارکستر توسط شما داده شده ولی در عمل دیدیم که چنین نشد، تقریبا برنامه های ارکستر سمفونیک تهران در دولت نهم که قسمتی از آن مصادف بود با رهبری دائم شما بر ارکستر، مملو از قطعات سفارشی بود که اگر از افرادی مثل بهزاد عبدی صرف نظر کنیم اکثرا کم مایه و دارای سطحی نازل بودند، چرا ارکستر به این سمت کشیده شد؟
اولا من به یاد ندارم که به رهبران دیگر گفته باشم آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کنند شاید در مصاحبات گوناگون پیش از این گفته باشم که خودم در حال حاضر (یعنی در آن زمان و در اروپا) مشغول اجرا و ضبط آثار آهنگسازان بزرگ ایرانی هستم. اما این موضوع ربطی به آن نداشته که من برای رهبران قبلی تعیین تکلیف کنم!
اما در مورد قطعاتی که به قول شما در دولت نهم توسط بنده اجرا شده، همان طور که خودتان اشاره کردید برخی از برنامه ها سفارشی بوده یعنی قطعات از طرف نهاد های مختلف پیشنهاد شده بودند. متاسفانه آهنگسازان قدیمی ما که می توانند آثار بزرگ خلق کنند کار سفارشی قبول نمی کنند و میدان را خالی کرده و روشن است که چه اتفاقی در این میان رخ میدهد.
من در اینجا از این افراد دعوت می کنم که چنین آثاری بنویسند و مطمئن باشند که اگر آثارشان قدرت لازم را داشته باشد، حتما ماندگار خواهند بود این مناسبتها در تمام تاریخ موسیقی کلاسیک وجود داشته و دلیلی ندارد که در ایران وجود نداشته باشد. به عنوان مثال بسیاری از قطعات جرج فریدریش هندل، ولفگانگ آمادئوس موتسارت و یا نزدیک تر دیمیتری شوستاکویچ آثاری بوده اند که به مناسبتهای مختلف نوشته شده اند و امروزه جزء رپرتوارهای ارکسترهای دنیا هستند.
آیا در دیگر نقاط جهان نیز اینگونه است؟
من از تمام دنیا خبر ندارم ولی در اروپا که مهد موسیقی سمفونیک است در مناسبتهای خاص از قطعاتی که قرن ها پیش نوشته شده و جزء رپرتوار ارکسترهاست نیز استفاده می شود.
ولی یک مشکل وجود دارد و آن این است که هیچ وقت وزارت فرهنگ و ارشاد سفارش قطعه ای مثلا در فرم کنسرتو یا سونات یا… نمیدهد! همیشه سفارش ها با عنوان های خاصی و فرمای خاصی بوده است.
این سوال را لطفا خودتان از وزارت ارشاد بپرسید. ولی در مورد اجراهای ارکستر سمفونیک که مربوط به من می شود محدودیتی در مورد فرم کار و سبک نیست. تنها ملاک استحکام و اصالت کار است.
به عنوان آخرین سئوال میپرسم که شما چه انتظاری دارید از دولت جدیدی که سرکار می آید؟
من از دو منظر میتوانم جواب دهم. یکی از دید یک ایرانی و دیگری از دید یک موسیقیدان. از دید یک شهروند ایرانی مانند خیلی از مردم انتظار دارم رئیس جمهوری که قرار است مدیریت کشور ما را به عهده بگیرد، به دو مشکل اقتصادی و امنیتی در درجه اول توجه کند.
تورمی که در ایران وجود دارد تا حد زیادی مصنوعی است و مربوط به کسبه و بازاریانی است که بدون دلیل خاصی قیمت کالاهایشان را بالا میبرند، پیگرد قانونی زیادی هم در این زمینه دیده نمیشود، اگر دولت بتواند با سیاست های اقتصادی با کمک تیمهای متخصصین برنامه ریزی کرده و این روند را متوقف کند که چه بهتر ولی اگر چنین توانی را ندارد اقلا با زور یا بوسیله پلمپ کردن و متوقف کردن فعالیت این افراد، جلوی این رشد تورم رامیتواند بگیرد. مسئله دیگر این است که در شهرهای کوچک و روستاها امکانات رفاهی و اقتصادی بوجود آورد تا این سیل کوچ به تهران را شاهد نباشیم که باعث ازدحام جمعیت کنونی تهران شده است. مشکل دیگر امنیت است. جایی که یک خانم جوان نتواند یک کیلومتر پیاده راه رود بدون اینکه کسی مزاحمش شود، باید قوانین سنگینی برای مزاحمین مانند زندان، شلاق و… در نظر گرفته شود تا امنیت برقرار گردد.
و اما نگاه دیگر من از دید یک موسیقیدان: ارکستر سمفونیک در هر کشور از دیدگاه جهانی، یک سمبول پیشرفت و تمدن بین المللی است، مشخص است که شان و جایگاه فرهنگی کشوری که ارکستری در سطح بین المللی دارد بسیار متفاوت است با کشوری که چنین ارکستری ندارد، امروزه از فقیرترین تا غنی ترین کشورهای دنیا ارکستر سمفونیکی دارند.
ما نیز باید اقلا ارکستری داشته باشیم که اگر در سطح عالی نیست، سطح قابل قبولی را داشته باشد. من فکر میکنم که اگر در برنامه هایی که برای ارکستر سمفونیک تهران داریم پیشرفتهایی کنیم، بدون شک شاهد رشد خوبی خواهیم بود که در عرصه هنر و فرهنگ اعتبار بین المللی زیادی را برای کشورمان به همراه خواهد داشت.
اقای استاد گرامی مگر در این مملکت گل و بلبل زندان و شلاق وجود ندارد که شما دارید تجویز میفرماید!در اروپایی که شما زندگی میکنید مگر شلاق هست که زنان در امنیت هستند؟؟ بنازم به این رقت قلب هنریتون.
واقعا از ماست که برماست!