آیا شما کتابی را به هنرجویانتان توصیه می کنید یا روش خاص خود را دارید؟
من اغلب با گرفتن پرینتهایی از کتاب “روشهایی برای ویلنسلیت های جوان” (Pathways for Young Cellists) از اُلگا استائورت (Olga Stuart) با هنرجویان شروع می کنم. این کتاب شبیه کتاب اول پیانو است، در هر صفحه اطلاعات اندکی آمده و به هنرجویان حسی از یادگیری سریع را منتقل می کند. پس از آن با چندین کتاب روشها و تمرینها ادامه می دهم: روشهای فیلارد برای ویلنسلیست های جوان (Feuillard Method)، تمرینهای آرشه زدن سوچیک اپوس ۳ (Sevcik Opus 3)، کتاب دبیرستان ویلنسل نوازی پوپر (Popper High School of Cello Playing) و پیاتی کاپریسز (Piatti Caprices).
به چه چیزی درباره کتاب فیلارد علاقمندید؟
فیلارد به هنرجویان پوزسیونهای جدید و مشکلات تکنیکی را نشان می دهد و سپس قطعاتی فوق العاده را برای تمرین آنان ارائه میدهد. این کتاب تمام روشها، از دست باز تا موقعیت شصت روی ساز را می آموزد.
هنرجویان این کتاب را حدود یک تا دو سال تمام می کنند، بعد از آن با ساز آشنایی کامل پیدا می کنند. فیلارد از مثالهای موسیقی در کتابش استفاده کرده که هنرجویان توانایی موسیقی خود را به همراه تمرین تکنیک های موجود در کتاب مهارت می بخشند.
درباره روش کومر (Kummer) چه عقیده ای دارید؟
کومر شبیه فیلارد است، گرچه او موسیقی شاد مختص به خود را با کلیدها، ریتمهای متفاوت و آرشه کشی های مختلف در راه پیشرفت مهارتها ارائه می دهد. هنرجویان از تمرینات او لذت می برند زیرا مثالها و آهنگهایش کوتاه هستند. کومر ایده ای را مطرح نمی کند که آن را تا انتهای زمین پیش ببرد، مفید و خلاصه می گوید!
چرا از اتودهای پوپر استفاده می کنید؟
پوپر یک نابغه بود! او درست در دوره ای از قرن خود به آهنگسازی پرداخت که حس موسیقی و کلیدها در شرف از بین رفتن بودند. اتودهای وی آنقدر کروماتیک (chromatic) است که حتی شخصی با قدرت بالای شنیداری نمی تواند آن را برای بار اول بنوازد.
آثارش همانند پلی برای یادگیری موسیقی معاصر هستند. تمرینهای آن شما را مجبور می کند تا یاد بگیرید، نتها دقیقا کجا بر روی ویلنسل قرار می گیرند و این تمرین گوش فوق العاده ای است برای نوازندگان ویلنسل.
شما تنها نمی توانید بر روی حافظه موسیقی خود تکیه کنید تا به شما بافتهای مختلف موسیقی را یاد دهد، شما باید میزان ها را نیز از طریق گوش دریابید. این اتودها ذهن هنرجو را درگیر مسائلی می کند که دیگر اتودها این اثر را ندارند. من در حدود ۳۰ اتود از این ۴۰ اتود را به هنرجویان می آموزم زیرا بعضی از آنها از لحاظ موسیقی آنچنان رضایت بخش نیستند.
وقتی اتودی را برای درس بعد بر می گزینم، ویدیو یا ضبط صدا را از آن درس برای هنرجویان از پیش آمده می کنم، بدین گونه آنان ایده ای به دست می آورند که آن اتود چه صدایی دارد و این از اشتباه نواختن آنان جلوگیری می کند. این شیوه به نظر موثر می آید زیرا هنرجویان من در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی این اتودها را می توانند بنوازند.
شما تاکید فراوانی بر روی رپرتوار در تدریستان دارید. آیا شما هنرجویان را تشویق به انجام اسکیل ها و تکرار تمرینات می کنید؟
هنرجویان من تمرینات زیادی برای بالا بردن مهارتشان در اسکیل انجام می دهند، انجام بسیار زیاد تمرینات برای آرشه و سبکهای مختلف آن، آنها را به کشف قطعات جدید می رساند. آنها در نواختن سه اکتاو در مدت ۶ ماه ماهر می شوند، زیرا می خواهم آنان تمام زیر و بم ویلنسل را بیاموزند به جای آنکه تنها در سطح پائین بماند و از سطوح بالاتر وحشت کنند.
من طرز آرشه کشی را هر هفته تغییر می دهم، آرپژ اضافه می کنم… بعد از چهار یا پنج سال از هنرجویانم قول می گیرم که اسکیل ها را خودشان هر روز تمرین کنند حتی اگر من هر هفته نخواهم آنها را بشنوم!
۱ نظر