اینها و بسیاری مطالب دیگر را درباره این هنرمند نامور ـ که در دوره فعالیت هنری خویش سیصد و پنجاه برنامه اجرا کرده است ـ میتوان گفت. اما آنچه مرا مجذوب آواز او کرده نکتهای است لطیف و آن اینکه به گمان من از کسانی که آوازشان را شنیدهام کمتر کسی مثل او (و حسین قوامی: فاختهای) حق شعر و کلام را به زیبایی و کمال ادا کرده است. بیشک موسیقی خود تأثیری شگفتانگیز و سحرگونه دارد و آهنگسازان ارجمندی که بنان آثارشان را اجرا کرده و یا نوازندگانی توانا که با ساز دلنواز خویش با او همآوا شدهاند در ترویج هنر او تأثیری بسزا دارند اما قطعات موسیقی و آواز ایرانی عالمی از این فراختر دارد. موسیقی وقتی با آواز همراه میشود دو نیروی بزرگ با یکدیگر همگام میگردند: تأثیر آهنگ و قدرت نفوذ سخن؛ و اگر ترکیب این دو هنرمندانه صورت گیرد اثری بزرگ و پایدار پدید میآید.
به علاوه در مورد آواز ایرانی دو نکته مهم در خور ملاحظه است: یکی آن که شعر فارسی درخشندهترین جلوهگاه نبوغ هنری ایرانی است. به عبارت دیگر بارزترین مظهر استعداد و قریحه هنری ایرانی شعر فارسی است.
بنابراین برخورد با شعر در هر زمینه باید بسیار آگاهانه صورت گیرد. بدیهی است ادا کردن کلمات شعر ـ که هریک دارای ارزش معنوی و صوتی خاصی تواند بود ـ بهصورتی روشن و مفهوم در آواز، ضرورتی است مسلم. اما نکته دیگر آن که شعر بهعلاوه بر وزن و بحر خاص خود، از لحاظ ترکیب کلمات و سازگاری و حسن تلفیق حروف و تکیهها و سکوتها و تأکیدهایی که در بافت سخن مندرج است موسیقی درونی دارد که شناخت و کشف و آشکار گرداندن آن محتاج معرفت و بصیرت خاص و گوش حساس و آهنگشناس است.
اینجاست که فرق خواننده خوشآوازِ ناآگاه و هنرمندِ سخنشناس پدیدار میشود. وقتی میبینیم بسیاری از آهنگسازان و ترانهسرایان این نکات را درنمییابند و از عهده تلفیق شعر و آهنگ برنمیآیند و به قول عنصرالمعالی، نویسنده قابوسنامه، «سرودشان جای دیگر است و زخمه جای دیگر»، آنگاه به ارزش کار کسانی که چنین هنری دارند بهتر پی توانیم برد. بنابراین، این نکته که موسیقیدانی بصیر مانند آقای حسینعلی ملاح درباره بنان نوشته است در کار وی امتیازی است بزرگ: «بنان در تلفیق شعر و موسیقی سخت خوشسلیقه بود و توجه وسواسگونهای به روشن ادا کردن کلمات شعری داشت.»
آنچه بنان خوانده نشان میدهد وی شعر روح فارسی را خوب درک کرده و فراز و فرود آواز و زیر و بم صدای خود و تحریرها و تکیهها را با تموّج معانی و ظرایف سخن کاملاً پیوند میداده است.
تلفیق شعر و موسیقی فقط و بازهم تاکید می کنم فقط گلپا پس از آن ادیب. از خانمها حمیرا